مردم اصرار کردند از این خیال منصرف شویم!
«روز جمعه، بیستم شهر جمادیالثانی اواخر سنبله به عزم زیارت مشهد متبرکه و سیاحت عراق از سلطنتآباد حرکت کرده به دوشانتپه رفتیم. امسال چندان مجال تفرج و گردش ییلاقات نبود. اوایل تابستان از نیاوران به شهرستانک رفتیم و باز به نیاوران مراجعت کردیم. ده روز توقف کرده به گلندوک رفتیم. پنج شب مانده به سلطنتآباد آمدیم. یک ماه توقف شده. این است که عازم عراق عرب هستیم انشاالله تعالی. دراین ایام به واسطه نرفتن به ییلاقات و شدت گرما در سلطنتآباد و نیاوران و گلندوک و قرار کارهای درباری و ملاحظه لوازم سفر و قحط و غلای غالب ایالتهای ایران، خاصه اصفهان و یزد و خراسان و غیره و ظهور وبا در کرمان و گفتگوی زیاد و مشغله بیاندازه و تخفیف ولایات، تعدیل امور مملکت و رسیدگی کارهای مختلف بسیار سخت گذشت. اما الحمدلله مزاج ما صحیح بود و اینهمه سختی و تلخی را در پیش این قصد بزرگ که به زیارت عتباتت عالیات منتهی است سهل و آسان میشمردیم. در این اواخر هم بهتواتر با تلگراف خبر دادند که ناخوشی وبا در کرمانشاهان بروز کردهاست. بیشتر باعث کسالت شد. مردم هم به شهرهای مختلف اصرار داشتند که از این خیال منصرف شویم. الحمدلله به هیچیک اعتنایی نشد. تکیه به فضل خدا و لطف ائمه هدا کرده، در کمال خوبی به سفر خواهیمرفت.خلاصه روز جمعه که آمدیم دوشانتپه در عمارت سردر جنوبی نهار خوردیم. اعتضادالسلطنه، حسامالسلطنه، نصرهالدوله هم آمدند. میرزا علیخان و محمدحسنخان و بعضی پیشخدمتها بودند. کسانیکه به سفر میآیند در شهر مشغول تدارکند. . »
«سفرنامه ناصرالدینشاه؛ بهقلم ناصرالدینشاه؛ به خط میرزارضا کلهر؛ کتابخانه سنایی؛ چاپ دوم؛ ۱۳۶۲؛ ص ۲»
(خواندن احوالات دوره قاجار، بهویژه اوضاع دربار و درباریان، در در اینروزها که رجعت به گذشته را داد میزنند، مفید است.)
