سلام

تقریبا تمام اهالی حوزه شهرسازی و معماری در این اصل وفاق دارند که بافت‌های مسکونی هستند که تولید فرهنگ می‌کنند. خیابان یا محله‌ای که در اشغال دکان و بازار است، معمولا فرهنگ‌ساز نیست. البته، به گواه تاریخ، بازارهای تاریخی ایران، همیشه مرکز فعالیت‌ اجتماعی و سیاسی بوده‌اند و کانون‌های فرهنگی زیادی هم داشته و دارند. اما آن‌چه که فرهنگ‌ساز بودن بافت‌های مسکونی گفته می‌شود، متفاوت از فعالیت‌های صنفی و گروهی است. یک محله با تمام وجوه خود و با تمرکز غالب مسکونی، بستر مناسبی است برای تولید فرهنگ اجتماعی و تعاملات مدنی پایدار.

اما، این تمام قصه نیست. محله مسکونی در عین مزیت فرهنگ‌ساز بودنش، نقاط تاریکی‌هم دارد. عموما، این‌محله‌ها گرفتار «روزمرگی» هستند. بقول معروف، در طول روز در محله «مگس پر نمی‌زند». زندگی محله، معمولا، از غروب به بعد شروع می‌شود. عکس قضیه هم در بافت‌های تجاری اتفاق می‌افتد. پس از غروب و بسته‌شدن دکان و حجره‌های بازار، چنان سکوت و سکونی بر بازار حاکم می‌شود که سنگینی‌اش فراتر از «شب‌مرگی» است. و متاسفانه، هر دو وجه روزمرگی و شب‌مرگی، موجب بزه و خلاف است. در سکوت و تاریکی شبانه پهنه‌های تجاری اتفاقاتی می‌افتد که اصلا مطلوب جامعه نیست. در روزمرگی بافت‌ها و محله‌های مسکونی هم غم‌باری و سنگینی حسی غریبی وجود دارد که هرنوع سرزندگی را از انسان می‌گیرد. فضا بسیار دلگیر و سنگین است و قابل تحمل نیست.

این‌ها مسائلی است که در ادبیات امروز شهرسازی دنیا مورد بحث و پژوهش است. ما نیز گرفتار این بحث‌ها هستیم. در این میان، در همین دو سه دهه گذشته، موضوعی مورد استقبال قرار گرفته تحت عنوان «توسعه محله‌ای». دنیا به این نتیجه رسیده که تقسیم شهر به پهنه‌های مسکونی، تجاری، اداری و صنعتی اشتباه بوده و باید از نوعی «آمیختگی رفتاری» استقبال کرد. در این روش، محلات مسکونی شهر صرفا مسکونی نیستند و بخش تجاری، اداری و حتی کارگاهی هم دارند. آمیخته‌ای از این کاربری‌ها در محله وجود دارد تا امر روزمرگی و شب‌مرگی به حداقل برسد و محله در تمام بیست و چهار ساعت شبانه‌روز محل رفت‌وآمد و کار اهالی باشد. نکته جالب آن‌که این الگو در شهرهای تاریخی ایران وجود داشته و بازار، کارگاه و خانه‌های مردم کاملا نزدیک و کنار هم بودند. بغیر از شهرهای کلان که بازار بزرگ داشتند، تمام شهرهای کوچک و متوسط کشور از همسایگی واحدهای مسکونی و تجاری در کنار هم بهره می‌بردند. روز در کارگاه یا دکان محله کار می‌کردند و شب در خانه خود در همان محله و در کنار کارگاه می‌آسودند. امروز نیز شاید بازگشت به آمیختگی رفتاری در شهرها بتواند محله‌های ما را ایمن‌تر سازد و ضمن تامین ایمنی و امنیت، شادابی نیز به ارمغان آورد. انشاالله.

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۶۶

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx