رقابت در موسیقی؟ خوب نیست!
«بسیاری از مردم نیاز دارند فعالیتشان را با چاشنی رقابت بیامیزند، تا برای خودشان انگیزه و محرک بیافرینند. حتی در تمرینهای انفرادی باشگاههای ورزشی هم دستگاههایی مانند پله، دوچرخه و تریدمیل گزینهای به نام «مسابقه» دارند که به کاربر امکان رقابت با خود ماشین را میدهد. خیلی از افراد چنین ذهنیتی را در موسیقی هم میآورند. از نمایش تلویزیونی «نبرد بندها» و رقابجوییهای مسابقات جَز گرفته تا کسب یک صندلی در جایگاه ارکستر برادوی، دنیای موسیقی مملو از رقابت است. مانند خود دنیا در مقیاس کلی. رقابت اگر سالم باشد، در خدمت هدف مفیدی خواهدبود. نوازندگان جَز به این اصل باور دارند که «رقابت به آشکارشدن و تجلی تواناییها منجر میشود». با زورآزمایی در برابر خودمان میآموزیم، اینکه تا کجا میتوانیم پیش برویم، در وضعیتهای دشوار چگونه واکنش نشان دهیم و کجای کارمان نیاز به اصلاح و بهبود دارد.
اما نگرش رقابتی در حیطه موسیقی بیشتر مواقع ناهماهنگی میافریند. رقابت به جای آنکه سازنده باشد، به نوازنده حس ناامنی میدهد. بیشتر نوازندگان نه به هدف آزمودن خود، بلکه به قصد «اثبات» خود رقابت میکنند. اگر چنین نیازی در خود حس میکنید، نگاهی به نفستان بیندازید. چه چیز را میخواهید اثبات کنید؟ طریقت ذنِ ساز رقابت نیست. کسانی که اینجا پرورش مییابند، پیش از هرچیز باید خود را با معیارها و تواناییهای خودشان بسنجند. هرکدام از ما قرار است نغمهای را بنوازیم که زاده درونمان است. به رقابت گذاشتن این نغمهها به این میماند که نقاشی کودکانهای را با کار یک هنرمند امپرسیونیست فرانسوی قیاس کنیم. هریک از این دو را باید با ارزشها و شایستگیهای خودش داوری کرد.
قصد من نفی موضوع استعداد و توانایی نیست. بعضی آدمها را آنگار نابغه موسیقی آفریدهاند، در حالیکه دیگران باید بسیار بکوشند و تقلا کنند. واقعیت این است که دست به هرکاری در زندگی بزنیم، همیشه افرادی پیدا میشوند که به نوعی در آن زمینه با استعدادتر از ما هستند، همینطور افرادی که کمتوانترند.»
ذنِ موسیقی؛ فیلیپ توشیو سودو؛ ترجمه سارا زندوکیلی؛ انتشارت لفکار جدید؛ چاپ اول ۱۴۰۲؛ ص ۸۱
(کتابی با محوریت موسیقی ولی با گسترهای بزرگ در حد تمام وجوه زندگی و کار. با ترجمهای روان و خواندنی.)