سلام
یکی از عارضههای مرکز شهرهای تاریخی، در ایران و در بسیاری دیگر از کشورها، خانههای خالی فراوانی است که متاسفانه مورد استفاده منطقی و معقول قرار نمیگیرند. در تهران خود ما، در بافت مرکزی شهر، مثلا در اودلاجان و چال میدان، خانههای بسیاری را میبینیم که خالی و بدون استفاده افتادهاند.
البته، خالی نه به این معنا که کسی در آنها نیست. معمولا، صاحب ملک برای اینکه در و پنجره خانه به یغما نرود و کسی مواظب باشد که سقف پایین نیاید، ملک خود را با سادهترین شرایط در اختیار کسانی قرار میدهند تا در زمانی مساعد، که معلوم نیست کی فراخواهدرسید، ملک قیمت پیدا کند که بفروشند.
این تفکر، چندان درست و آیندهنگر نیست. در محلهای که سکونت وجود ندارد و خانههای بزرگ در اختیار یک فرد یا یک خانوادهاست، عملا، روز به روز مهجورتر و کمارجتر میشود. در این محلهها، چه بسا رشد معکوس قیمت اتفاق بیفتد. یا اگر افزایش قیمتی در ارزش خانهها اتفاق بیفتد هرگز در حد نرخ تورم نیست. در این محلهها، خانه خالی هرگز به قیمت واقعیاش نمیرسد. چون هر روز ویرانتر و بیارزشتر میشود.
ولی چرا چنین است؟ چرا این همه خانه بلااستفاده منطقی در این کوچه و محلهها وجود دارد؟ آیا تنها علت را باید در انتظار تورمی و امید به افزایش ارزش ملک در آینده جستجو کرد؟ آیا واقعا مردم به انتظار افزایش انفجاری قیمت خانه در این محلهها هستند تا خانه را تبدیل به احسن کنند؟ دلیل دیگری نیست آیا؟
واقعیت آن است که خالیماندن خانهها در این محلهها دلایل فراوانی دارد. از جمله موضوع ارث و بلاتکلیفی بین ورثه. حتما، همه اهالی محل میدانند کدام خانهها اسیر عدم توافق چند ساله یا چند دهساله وارثان ملک هستند تا تعیین تکلیف کنند. بفروشند یا احیا کنند.
از سوی دیگر، متاسفانه، منزلت سکونت در بافتهای تاریخی پایین آمده و اهالی ساکن در این محلهها خود را خوشبخت نمیدانند. علتی هم برای این طرز تفکر ندارند. همان حرفها و طنزهایی را مطرح میکنند که از برنامههای رادیو و تلویزیون شنیدهاند. وقتی در غالب فیلمها و سریالها این خانهها محل سکونت اقشار آسیبپذیر یا مجرم جامعه تصویر میشود، تاثیر منفی آن بر روی افکار عمومی غیرقابل جبران است. چرا غالب معتادان و افسارگسیختههای جامعه، در این فیلمها، معمولا در خانههای بافت تاریخی زندگی میکنند؟ آیا در این محلهها اقشار محترم و اصیل اصلا وجود ندارد؟ این ظلم به محله و ساکنان شریف آن نیست؟ مگر بزه و تخلف فقط در بافت تاریخی شهر اتفاق میافتد؟
نوشتهی بهروز مرباغی
برگرفته از سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۶