سلام
متاسفانه یا خوسبختانه، جهان امروز بسیار متفاوتتر از آن است که ما در کتابهای درسیمان خواندیم یا حتی امروز میخوانیم. روابط بسیار عریان و آزاد شده. آدمها بسیار بیش از حد تصور میتوانند در مورد هر مساله و موضوع محلی یا جهانی اطلاعات بهدست آورند و اظهار نظر کنند. تعبیر درستی است که جهانِ امروز یک دهکده است. یعنی همه از احوال همدیگر باخبرند و میدانند در کنج و گوشه دنیا چه میگذرد. ظاهرا نمیشود هیچچیزی را مخفی کرد. اما قضیه به این سادگی هم نیست. در این دنیا، با همه این گشادگی و وسعت ارتباطات، انسانِ امروزی با تمام دانش و دانایی که دارد، خود را تنها حس میکند. به اصطلاح، دنیا چنان باز و گشاده شده که نمیشود لحظهای «خودمان را گم کنیم»! نمیشود «گم شویم و در عوالم و رویاهای خودمان باشیم»! آدمی نیاز دارد که در دورهها و زمانهایی خودش باشد و خودش. به همین خاطر در معماری به اصطلاحِ «کنج دنج» برمیخوریم. یعنی در خانه و محل زندگیمان باید کنجهایی باشد که لحظههایی در آنها آرامش پیدا کنیم. اما، این کنج لزوما کالبدی نیست. به معنی قرارگرفتن بین چند حائل و دیدار دور از چشم و نظر مردم نیست. کنج دنج یعنی جایی که شما احساس ایمنی و آرامش میکنید.
یعنی جا و امکانی که به شما میگوید آرام باشید و به ندای درونتان گوش دهید. اینجاست که علاوه بر کنجهای کالبدی، کنجهای اجتماعی و مدنی مطرح میشود. مردم با همکلام شدن با دوست و آشنا، حس ایمنی و آرامش پیدا میکنند. با دور هم جمعشدن و حرف از این و آن زدن، تمدد پیدا میکنند و از اضطراب ناشی از شلوغی و آشفتگی احتمالی جهان خارج رها میشوند. اینجا است که ارزش و اهمیت نهادهای مدنی و اجتماعی خود را نشان میدهند. و درست به همین خاطر است که در جوامع پیشرفته جهان کلوبها و انجمنهای مردمنهاد اینهمه موثر و مفید نشان میدهند. این مکانها و نهادها فضاهایی هستند برای همدلی، همذاتپنداری و آرامش ذهنی و روانی. ضمن آنکه در همین فضاها است که تبادل اطلاعات و دانشهای جدید اتفاق میافتد. در مقیاسی فراتر و تاریخی، محله چنین نقشی داشت. اهالی محله بهخاطر آشناییهای طبیعی و عادی با همدیگر، معمولا، سنگ صبور همدیگر بودند و در هر فرصت کوچک و بزرگ، کنار هم قرار میگرفتند و راز دل میگشودند. به ویژه آن زمانکه رادیو و تلویزیون تا اینحد در خانه نفوذ نکردهبود، سر کوچهها و دم دکانها جمع میشدند و تا دم غروب باهم گپ میزدند. میدانیم امروز چنین اتفاقی نمیافتد، ولی آیا نمیشود رفاقت محلهای، با هر شکل و شمایل، داشتهباشیم؟