سلام
بافت تاریخی شهرها، به دلایل بسیار متنوع و پیچیده دچار افول شدهاست. تقویمو تحلیل این علتهاو بسترها نه درحوصله این نوشته است نه در توان نویسندهاش. اما، به تجربه، به برخی نکات مسبب افول محله میتوان اشاره کرد. یکیاز مهمترین عوامل، ثروت و پول است! بسیاری از خانههای متروک محله بدین خاطر بدون صاحب و بدون توجه ماندهاندو هرروز بیشاز روز قبل به سمت ویرانیو تخریب میروندکه متعلق به کسانی اندکه نه به پول این ملک و نه به کالبد آن نیاز دارند. بود و نبود ملک برایشان مهم نیست. منتظرند تقی به توقی بخورد و مجوزهایی بگیرند و ملک را تخریب و به اصطلاح بازسازی کنند آن هم اگرنه بلندمرتبه، حداقل میانمرتبه. بسیاری از این مالکان عزیز هنوز باور ندارند که کل محله اودلاجان در فهرست ملی میراث فرهنگی به ثبت رسیده و امکان تخریب و نوسازی وجود ندارد. هنوز امیدوارند روزی برسد که بتوانند مجوز تخریب بگیرند. متاسفانه، بهصورت تناوبی، اتفاقهایی افتاده و تکو توک مجوزهایی
صادر شده و همین مجوزهای موردی سبب شده دیگرانی هم منتظر معجزه بمانند. اما این افراد تا کی ممکن است دوام آورند و خانه و ملک متروک خود را همینطور بدون هیچ طرح و برنامهای رها کنند؟ تا ابد؟ خدا میداند. آنچه که مسلم است، رشته مسائلی است که این انتظار را طولانیتر میکند.
مثلا، اگر مشکل ارث و میراث هم به این بینیازی اضافه شود، و سهم هریک از وراث چنانی نباشد که اگر اقدام به فروش ملک خود یا مرمت و احیای آن بپردازند، مشکلی از زندگیشان را مرتفع میکند، معضل مضاعف میشود. دیگر عامل تشدیدکننده بیمیلی مالکان به فروش یا مرمت و احیای خانهها در محله، قیمت بسیار پایین ملک در آن است. شاید به جرات بتوان ادعا کرد که قیمت زمین در محله اودلاجان تهران نازلتر از هر نقطه از شهر تهران است؟ چرا؟ چون از سالها پیش، از جمله از ۱۳۳۵ به این سو، با برنامههاو سیاستهای مختلفو متفاوت هیچ امکانی برای مرمت و احیای خانهها، بهصورت جدی، فراهم نشدهاست که هیچ، برنامههای مخرب بسیاری هم اجرا شدهاند. از جمله ممنوعیت تعمیر و احیای خانهها به بهانه «درطرح قرارداشتن محله» که عموما غیر واقعی و بیشتر برای زمینزدن خانهها و ایجاد فضایی دستدوم برای بازار و بازاریان بوده تا ارتقای منزلت بافت. محله اودلاجان، در طول این سالها تبدیل به انبار و بارانداز بازار شدهاست. اینکه این اتفاق با موافقت ضمنی یا صریح مقامات شهری انجام شده یا نه، چندان معلوم نیست ولی این پرسش گزنده همیشه در برابر علاقمندان بافت تاریخی هست که چرا هیچ مقام و مدیر شهری یا ناحیهای به انبار و کارگاهشدن این خانهها اعتراض نمیکند؟ مگر در نقشههای کلان شهر این املاک کاربری مسکونی ندارند؟ پس چرا در طول این همه سال کسی معترض تغییر کاربری این خانهها نشده؟ چرا؟
سلام ، اولین اقدام ارتباط و ادب است .
اما انتظار جواب، همان انتظار،تلف شدن زمان است .
دیگران کاشتند و ما بردیم
ما نمانیم و که آنها بیایند .