سلام
تا همین حدود یکصدسال پیش، ما شهر را با محلههایش میشناختیم ولی امروز شهر هویتی یکپارچهتر از گذشته پیدا کرده و محلهها از آن یگانگی پیشین فاصله گرفتهاند. در جهان آن روز، ما با «کوچه»ها سروکار داشتیم ولی امروز با خیابان سروکار داریم. این سخن بدان معنا نیست که الان کوچه نداریم یا یکصدسال پیش اصلا خیابان نداشتیم. نه. مساله در حاکمیت و غلبه یکی بر دیگری است. در آن سالها، شالوده شهر را محلهها و شالوده محلهها را کوچهها تعریف میکردند، ولی امروز خیابانها هستند که شالوده و سازمان کالبدی شهر را تعریف میکنند. پس با کمی آسانگیری میتوان گفت فهم «خیابان» میتواند ما را در فهم تکامل اجتماعی یاری دهد. به سخن دیگر، خیابان مفهوم و ساختاری جدید و به اصطلاح مدرن در تاریخ شهرهای ما است. باز با کمی آسانگیری بیشتر، میتوان گفت زمان ظهور خیابان در هر شهر زمان ورود آن به دنیایجدید است. شهرهای ما با تاخیری مشخص به این دنیا واردشدند و در داخل کشور هم زمان ورود هر شهر به دنیای جدید زمان متفاوتی است. حال، اگر این موضوع را با خبر ورود اولین اتومبیل به ایران تاخت بزنیم، طنز تند ونازنینی خلق میشود. تصورکنیم که شاه مملکت، آقا مظفرالدین با کلی آرزو و تبختر یک اتومبیل از فرنگستان خریده و آورده تهران. فعلا کار نداریم که این چهارچرخ را چگونه به اینجا آوردهاند. متاسفانه در آن سالها ما جادهای که خودرو در آن رفتوآمد کند نداشتیم. خیلی کم. حالا این اتومبیل در تهران است. چه استفادهای از آن میشد. در کدام خیابانها تردد میکرد؟ عکسهای آن دوره را ببینیم، کدام خیابان، کدام معبر سواره؟
بنابراین ورود اولین اتومبیل به شهر نمیتواند مدخل دوره جدیدی در تاریخ شهر باشد، ولی وقتی نخستین خیابانها کشیدهشدند، از جمله «چراغ گاز»، کمکم شهر تغییر چهره داد. در تمام شهرهای تاریخی ما هم این دوره طی شده. در تبریز با کشیدن خیابان «صاحبالامر»، کمکم چهره شهر رو به تغییر گذاشت. یکی از نشانههای بارز این تغییر، آمدنِ دکانها به لبه خیابان بود. از بازار سرپوشیده بیرون آمدند و در کنار خیابان صف کشیدند.
در تهران، خیابان لالهزار شکل گرفت که در حقیقت یک بازار روباز بود. سقف نداشت چون باید پذیرای اتومبیل میشد. ولی ساختار عمومی بازار داشت. بهجای تیمچه و کاروانسرا، پاساژ داشت و مجتمع. این دوره، سرآغاز فصل تازهای در حیات شهر است. با گذشت زمان، خیابان عملکردها و استعدادهای تازهای هم یافت. موضوع فقط تردد سواره نبود. خیابان تبدیل به مکان اجتماعات مردم شد. خیابان محل تولد کنشهای مدنی شد. ضمن آنکه دکانها و مغازههای روشن آن تبدیل به نگهبانان امنیت اهالی شدند. امروز هر چراغ روشن هر دکان و مغازهای در خیابان یا کوچه، نقطه روشن ایمنی و امنیت آن معبر است. اینها چشم شهر هستند. مراقب!