سلام

حتما بسیاری از ما، با اندک کنجکاوی، در شهر منظرهایی دیده‌ایم و می‌بینیم که تصورناپذیر است. مثلا در برخی کوچه‌ها و خیابان‌ها خانه‌هایی را می‌بینیم که نمای سرامیکی دارند. از نوع سرامیک‌هایی که در بدنه داخلی حمام‌ و دستشویی استفاده می‌شود. چرا چنین نمایی زده می‌شود؟  آیا واقعا آن صاحبخانه محترم یا پیمانکار عزیز نمی‌داند نمای کوچه را نباید کاشی حمام کار کرد؟ آیا فقط به خاطر ارزانی آن نسبت به سنگ و مصالح احتمالی دیگر است؟ حتی اگر چنین باشد که نیست، مگر ارزانی یک کالا یا خدمات توجیه استفاده از آن است. آیا حاضریم میوه گندیده را به‌خاطر این‌که ارزان است بخوریم؟ آیا حاضریم لباس پاره و کهنه را به این دلیل که ارزان‌تر از لباس تازه و تمیز است بپوشیم؟ می‌شود؟ حتما چنین نیست. ارزانی دلیل این کار نیست. سلیقه غلط‌و نازل است که نماهای ما را به این سمت می‌برد. چرا؟ چون درنقطه مقابل این به‌اصطلاح کاشی‌کاری، نماهای بسیار پرکار و سنگین و گران را داریم که کاملا افراط‌گرایانه انواع سنگ‌های گران و تراش‌خورده را به نما چسبانده‌اند و در مسابقه‌ای اعلام‌نشده برای تقلید از نماهای جعلی باستانی می‌تازند. این‌جا دیگر ارزانی و اقتصادی‌بودن طرح مطرح نیست، بدسلیقگی افراطی و نازل است‌که نمارا به‌این شکل درآورده. این سلیقه‌ها زاده شرایط اقتصادی خاصی است که نوکیسگانی کج‌سلیقه را در جامعه پرورش می‌دهد.

روی دوم سکه هم هست. فقط مردم و مالکان و سازندگان نیستند که با سلیقه نازل خود شهر را بدریخت می‌کنند. نهادهای عمومی و خصوصی هم نقش پررنگی در زشت‌کردن شهر دارند.

مهدکودکی که دیوارهای بیرونی را به هزار رنگ در می‌آورد حتی برای ارضای سلیقه نازل خود به یک آدم مبتدی پول می‌دهد تا نقش قهرمانان کارتون‌های خارجی را به بی‌ریخت‌ترین شکل ممکن بر دیوار مهد کودک بکشد، کم از بساز‌وبفرش‌های بدسلیقه ندارد. اما از همه بالاتر سلیقه نه چندان مقبول نهادها و سازمان‌های عمومی دولتی هستند که تمام دیوارها و جداره‌های شهر در اختیار آن‌ها است و هرکاری که دلشان بخواهد انجام می‌دهند. و چه کارها که نمی‌کنند. احترام به شهید این نیست که عکس و نام او را بر دیوار شهر بکوبیم. احترامش آن است که طرحی از آن در شهر بزنیم که ارزش یک اثر هنری را داشته‌باشد. ارزش قهرمان‌های ملی را نباید با نقاشی‌های بی‌ارزش پامال کنیم. این نوع برخورد ناشی از بدسلیقگی حاکم بر شهر است. اصولا یک سازمان دولتی، مثل شهرداری یا وزارتخانه، چه نیازی به نصب تابلوهای بزرگ بر سردر دارند؟ مگر مراجعین این ساختمان‌ها رهگذران عادی هستند که با این تابلوهای چشم‌آزار بخواهیم آن‌ها را برای ورود به داخل عمارت تشویق کنیم؟ همین سلیقه از بالا به پایین سرایت می‌کند و به یکباره می‌بینیم مغازه‌هایی را که تابلو بالای مغازه‌شان بزرگ‌تر از کل نمای خود مغازه است. چرا؟

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۳۰

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx