ایران، در چهارراه جهانی!
«اما، وقتی در ژانویه ۱۹۱۵ نیروهای ترکیه تبریز را گرفتند، مقامات محلی با تشریفات از آنها استقبال کردند. علت این امر تنها احساس همراهی با ترکها نبود، بلکه ظاهرا بیشتر ترس از آنها بود. ترس ایرانیان از نظامیان ترک بیاساس نبود. ترکها پس از ورود به آذربایجان سبعانه دست به توقیف مسیحیانی که با قشون روس نرفتهبودند، زدند. اهالی مسلمان نیز از فشار و ظلم آنها در امان نبودند. ترکها سر راز مکری فرماندار ساوجبلاغ و مظفرالسلطنه حاکم بانه و بسیاری دیگر از نمایندگان دولت ایران را تیرباران کردند. . . . پس از پیروزیهای روس و انگلیس و پیداشدن نخستین نشانههای همآهنگی دولتهای نامبرده در ایران کابینه مستوفیالممالک استعفا داد و مشیرالدوله مامور تشکیل کابینه گردید. . . . واکنش مردم ایران به ورود نیروهای بیگانه به ایران خصومتآمیز بود. این امر. . . اغلب عکسالعمل کاملا طبیعی ملت نسبت به مداخلات مسلحانه اجنبی بود. مثلا ترکها موفق شدند احساسات ضدروسی را در میان عده قابل ملاحظهای از اهالی کرد در آذربایجان برانگیزند. اما آنها پس از اقامت کوتاه در آذربایجان و اعمال وحشیانه و ظلموستم، خصومت مردم را علیه خود برانگیختند. . . ترکیه با ورود به جنگ و قرارگرفتن در کنار اتحادیه آلمان و اتریش، مبارزه تبلیغاتی وسیعی را به منظور داخلکردن دیگر ممالک مسلمان منجمله ایران در جنگ بر ضد متفقین شروع کرد. در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۴، پیشوای مسلمانان ترک، شیخالاسلام حائری افندی، فتوای جهاد بر ضد بریتانیا، فرانسه و روسیه داد و از همه مسلمانان خواست علیه این کشورها جهادکنند. این فتوا مورد تایید مجتهدین کربلا و نجف قرار گرفت. مجتهدین نجف فتوای جهاد بر ضد متفقین را برای دولت ایران فرستادند و از او طلب کردند در کنار ترکیه در این جهاد شرکت کند. اما در نخستین ماههای جنگ، این فرمانهای مذهبی بلااثر ماند. به علاوه حاج میرزا حسن مجتهد تبریز و حاجی میرزا عبدالکاظم، امام جمعه سابق تهران، در پیامهای خود کوشیدند علمای نجف را قانع کنند از «تبلیغات نامعقول برای جهاد» که به عقیده آنها زیانی به روسها نخواهدزد بلکه فقط ایران را خرابتر خواهد نمود، دست بردارند».
«ایران در جنگ جهانی اول» ل.ی. میروشنیکف؛ ترجمه ع. دخانیاتی؛ کتابهای سیمرغ؛ چاپ اول؛ ۱۳۴۴؛ ص۴۵؛
