همه ما، به تناسب حوصله و مطالعهمان، سرشت و سرگذشت «اودلاجان» را میدانیم. از زخمهایی که خورده و ستمهایی که تحمل کرده، زیاد شنیدهایم. ولی این که «چه باید کرد»، هنوز به اندازه کافی مورد تعمق قرار نگرفته. آنهایی هم که راههایی برای احیا و بازآفرینی این نگین تاریخی تهران گفته یا نوشتهاند، عموما، تجربه زیسته مشخصی از این محله ندارند. شاید به همین دلیل است که راهحلهای پیشنهادی این عزیزان راه به جایی نبرده و نمیبرد. تاریخچه این ارائهطریقها هم طولانی است. حداقل اینکه، از سال ۱۳۳۵، طرحها و برنامههای متعدد و متنوعی برای محله ارائه شده که بسیاریشان، به قصد تخریب و نوسازی بوده.
در یک دوره حدود بیست ساله، تا انقلاب، بیش ازده طرح شهری و دانشگاهی برای بازسازی این محله ارائه شده. در بسیاری موارد، روزنامهها آغاز «نوسازی تهران» را اعلام کرده و نوشتهاند که در چند روز آینده محله اودلاجان و محله عربها به زیر نوسازی میرود. بارها و بارها این برنامهها اعلام شده. و خوشبختانه هیچکدام از این طرحها محقق نشدهاند.
اما، متاسفانه، تاثیرات بسیار منفی بر حیات اجتماعی اودلاجان گذاشتهاند.
امروز، اتفاق ویژهای در اودلاجان افتاده. یک خانه تاریخی که مامن افراد آسیبیافته بوده، مرمت و احیا شده و توسط همان احیاگران به عنوان دفتر کار و مرکز فرهنگی هنری، شخصیت تازهای یافته، روحیه و شخصیت محله را تغییر داده. البته در جهت مثبت. در این خانه، نمایش هفتگی فیلم برای جمع محدود، برگزار میشود، کتابخانه عمومی دارد، نشریه هفتگی منتشر میکند و کافهای دارد که توسط چند قصهنویس و شاعر اداره میشود. خلاصه کنیم، مکان زیبایی شده برای محله و تهران. استقبال خوبی هم شده و این نوع احیا و مرمت، که همراه با کوچ احیاگران به بافت تاریخی است، کمکم مثل یک الگو در میان کارشناسان مطرح میشود.
دیدن این کلیپ تقریبا کامل، آشنایی اولیه را با این موضوع فراهم میکند.