بافت تاریخی، بستر مشارکت اجتماعی
«حواسمان باشد که موتور زاینده بافت تاریخی، محله است. برای احیای محلات باید زمینه سکونت بلندمدت گروههای متجانس و همگرا با بافت تاریخی را تقویت کرد؛ و عوامل مخل آن را برطرف ساخت. سپس با ایجاد ظرفیت تداوم سکونت فرصت را فراهم کرد تا آن ساکنان به اهالی محله بدل شوند؛ مجالی برای «کسی» شدن افراد و «جایی» شدن مکانها، و ایجاد بستری که اهالی بتوانند همدیگر را به جا آورند. در این بستر است که خاطره جمعی تولید میشود، جامعه مدنی پدیدار میشود، و زمینه تربیت افراد متشخص و بزرگ و فرهیخته و فرزانه بهوجود میآید. البته باید صبوری کرد و نمیتوان انتظار داشت این اتفاق ظرف کمتر از سهدهه رخ دهد. . . بافت تاریخی بستر مناسبی است برای تمرین احیای اصل مهم اما فراموششده مشارکتهای اجتماعی در اداره سرزمینی و مدل غیرمتمرکز کشورداری. در صورتی که بافت تاریخی به محل سکونت اهالی بدل شود، و دوباره جامعه مدنی در آن شکل بگیرد، مجال احیای نهادهای پایدار اجتماعی فراهم میآید. بنابراین، بهسادگی میتوان سازوکارهای جدی مشارکتهای اجتماعی را فعال ساخت و تا جای ممکن بهواسطه روابط همسایگی حکومت را از دخالت در تمام شئونات زیستی شهروندان معاف کرده، هزینههای سرسامآور آن را تعدیل کرد. یکی از تاثیرگذارترین شیوههای کنارزدن حجاب بحرانساز ارزشهای بافت تاریخی که به ارتقای اهمیت و جایگاه منزلتی آن نزد افکار عمومی و متخصصان کمک چشمگیری مینماید «گردشگری فرهنگی» است. در حوزه گردشگری انواع و اقسامی را میتوان برشمرد. برخی از گردشگران در پی تفرج هستند و برخی در پی مداوا و برخی ماجراجویی. البته مقصود من هیچکدام از اینها نیست. منظور آن دسته از گردشگرانی است که برای معاشرت به معنای واقعی میآیند؛ یعنی مصاحبت کردن باهم در عین الفت. همنشینیای که به تربیتشدن و رشد منتهی میشود و آشنایی با جاییبودن جایی و کسیبودنِ کسی را به ارمغان میآورد. یعنی «کسانی» که به سفر میروند، و در پی تجربه فرهنگی «کسانی» دیگر هستند. آنان خوب میدانند که در جامعه میزبان، صاحبخانه نیستند که هرچه میل دارند، توقع نیز داشتهباشند. میهمانانی هستند که هرچه بیشتر آداب میهمانی را به جا آورند، نزد صاحبخانه بیشتر تقرب خواهندیافت. و گوهرهای وجودی صاحبخانه بر آنان آشکارتر خواهدشد. از طریق رونق گردشگری فرهنگی نه تنها به اصالتهای فرهنگی میزبان خدشه وارد نمیشود، بلکه با احترام و توجه بدان، منزلتش نیز افزون خواهدشد. علاوه بر اینکه گردشگری از انجا که با نقل روایت نسبت مستقیم دارد، همراه با خود تنور توجه به روایتهای مکان را گرم نگاه خواهدداشت و فرایند تولید خاطره را تقویت خواهدکرد»
احیای طهران، تاملی در ارتقای کیفی بافتهای تاریخی؛ محمد بهشتی؛ دفتر پژوهشهای فرهنگی؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۶؛ ص ۱۲۶
(این کتاب، اولبار، در ۱۳۳۵ منتشر شده. بسیار ارزشمند و سرشار از اطلاعات دقیق است. متن را به اختصار آوردیم)