در غصه ایران نمناک، در شادی ایران شادمان!
«آذربایجان قفقاز باید، حتیالامکان، سعی کند قرضی را که از ایران گرفته، اعاده کند. مطبوعات بادکوبه که صحنه جدید ادبیات آذربایجان را تشکیل میدهند، هیچگاه نسبت به ایران بدبین نبودهاند، مطبوعات محلی که در اینجا نشر میشوند، هر وقت در غصه ایران نمناک و در شادی ایران شادمان بودهاند و بدینجهت طرف توجه ایرانیان گردیده، . . . موسیقیدانهای ما، اگرچه خصوصیت مخصوص خود را محفوظ داشتهاند، ولی اعتبار آنها موسیقی ایران است که ما به توسط اپرا و اپرادانهای خودمان تا حدی قرض خویش را به ایران ادا نماییم. آکتورهای ما کمدی و تراژدی که نوشتهاند نه تنها در تبریز، بلکه در رشت وقزوین و حتی در خود تهران هم مورد تحسین گشته و به موقع تماشا گذارده میشود. آکتورهای ما با کمال ممنونیت پذیرفته شده، در تمام محافل ادبی تهران مظهر قبول گشته، حتی در سرای اعلیحضرت شاه نیز راه یافتهاند. مملکت شیروخورشید صاحب یک تاریخ محتشم و مدنیت مشعشع، در سایه استبدادی که بدو مستولی شدهبود، دوره انحطاط و تنزل را گذرانید. برای خاتمهدادن به این دوره و به قصد نجات از آن، ملت ایران بیرق مشروطیت را برافراشته شروع به جهاد نمود. خدمات بادکوبه در آن ایام قابل انکار نیست. ترکان آزادیخواه قفقاز به اولین لحظه به ایران شتافته و کمککردن به همکیشان خود را یک وظیفه وجدانی میدانستند و در مبارزه بزرگی که برای تامین سعادت خود ملت ایران اجرا کرد، ما میتوانیم به کمکها و مساعدتهایی که به آن ملت نمودیم افتخار کنیم. خاطرات خوب از آن سنوات مجاهدت که به اتفاق وطنپروران ایران کوشش میکردیم، در ذهن ما باقی است. این خاطرات به من حق میدهد که قطع نمایم هیئت نمایندگانی که از طرف جمهوری ما اعزام شدهاند، همانطور که امیدواریم مظهر حسن قبول خواهندشد. برادران متفکر ما این هیئت را نماینده یک ملت دوست و خویشاوند شناخته و با آنها به همین سمت رفتار و معامله خواهندکرد»
آذربایجان در موجخیز تاریخ؛ با مقدمه کاوه بیات؛ انتشارت شیرازه؛ چاپ دوم ۱۴۰۱؛ ص ۷۳
(مجموعهای از نوشتهها از صاحبنظران ایرانی و نویسندگان جراید بادکوبه درباره تغییر نام اران به آذربایجان و موضوعات مرتبط.)