سلام
نظر غالب علمای شهرسازی آن است که «خیابان» نشانه ورود به عصر مدرن است. اینامر بیشاز همه در کشورهایی مثل ایران صادق است. وقتی در تبریز خیابان صاحبالامر کشیدهشد و بر جداره آن دکانها نشستند، دور تازهای در تاریخ شهر رقم خورد. همینطور وقتی خیابان سپه در قزوین کشیدهشد. بیرونآمدن مغازهها و دکانها از بازارهای سرپوشیده و بازکردن ویترینو پنجره خود به روی مردم رهگذر مرحلهای از تاریخ اجتماعی شهر و کشور است. درست همانگونه که خانهها پنجره و بالکن به بیرون زدند و وارد گفتگو با خیابان و کوچه شدند. رفتهرفته خیابان کارکرد و نقش بزرگتر در زندگی مردم بازی کرد و با پذیرفتن فعالیتهای متنوعتر در جداره خود وارد مقوله اجتماعی فرهنگی شد. لازم است کمی بیشتر به این موضوع بپردازیم. اگر دکان و مغازههای بازارها را کمی دقیقتر و با دید تازه واکاویم، متوجه میشویم عموما و غالبا مربوط به نیازهای مادی و اولیه ما هستند. مثلا پوشاک، فرش، مصالح و غیره. در بازار بزرگ تهران یا بازارهای دیگر شهرهای تاریخی ما، حتی چلوکبابی هم به قدر بسیار ناچیزی وجود دارد. چون قرار نیست مردم در بیرون از خانه غذا بخورند. حتی چنین کارکردها هم مربوط به سده اخیر است. حال برگردیم به امروز و خیابانهایش. اینهمه کافه، رستوران، سالن ورزشی، باشگاه و سینما و تئاتر و کنسرت و الی ماشاالله! این یعنی تغییر سیما و فرهنگ شهر همزمان.
این مغازهها در جداره و لبه خیابانها، که چراغشان تا دیروقت روشن است، هریک حکم یک چشم مراقب و ناظر دارند و امنیت محل را تامین میکنند. حال اگر فعالیت این واحدها مرتبط با نیازهای غیرمادی مردم باشد، تنوع حضور در خیابان بیشتر میشود و جلا و حلاوت زندگی در آنها را زیادتر میکند. در شهرهای کشور، این همان اتفاقی است که میافتد. تنوع مشاغل مرتبط با نیازهای غیرمادی در کوچه و خیابان، نوید یک دوره تازه در زندگی شهری است. این دوره، صرفنظر از جنس تفکر حاکم بر جامعه، بر دوش جامعه مدنی سوار است. جامعه مدنی، برخلاف تصور عامه، درحد تظاهرات، شعار و رسانه خلاصه نمیشود. جامعه مدنی یعنی خیابان. یعنی مردم در خیابان. بگذریم از این اصل که لُب کلام تمام شورشها و جریانهای سیاسی و اجتماعی تصرف خیابان است. خیابان ظرف مشترک زندگی اجتماعی است. حضور مردم در خیابان موید انسجام فرهنگی و کاهش تنش اجتماعی است. بویژه اگر این حضور در فضاهایی آرام و به قصد تبادل ذهنی و عاطفی مردم باشند. برای تقویت جامعه مدنی لازم نیست تظاهرات بکنیم. رفتن به یک کتابفروشی و ورقزدن یک کتاب تازه و آشنا شدن با یک کتابخوان دیگر، خود، حرکتی مدنی است. حتی خریدن کتاب حرکتی مدنی است چون با خریدن هرکتاب، ناشر آن نوع کتاب و آن نوع تفکر را حمایت میکنیم، پس امری مدنی است.