
مجتمع مسکونی و جامعه مدنی!
صحبت سر زندگی شهری است. ما در شهرهایی زندگی میکنیم که با مقیاسهای متفاوت از «شهر کوچک» تا «کلانشهر» تعریف شدهاند. صحبت سر این است آیا سازمان فضایی شهر و مقیاس ابنیه آن تاثیری در تربیت اجتماعی مردم دارد یا نه. در مثالِ زندگی در مجتمعهای بزرگ، در برابرِ زندگی در مسکن شخصی یا چندواحدی، میتوانیم به موضوعاتی اشاره کنیم که تاثیر مستقیم بر تفکر ساکنان دارند. ما وقتی در مجتمع بزرگی زندگی میکنیم که چندصد واحد مسکونی دارد، مثل شهرک اکباتان تهران، بالاجبار باید به اصول و قواعد زندگی جمعی تن دهیم. زیرساختهای مشترک چنین مجتمعی مارا وامیدارد منافع عمومی را اگر نه بالاتر ازمنافع شخصی، حداقل همترازآن بپذیریم. سامانه گرمایشو سرمایش چنین مجتمعی خارج از کنترل شخصی ما است و ما باید درجه دمای خانهمان را با صلاحدید جمع تعریف کنیم. اگر، خدای نکرده، مشکل سوخت در شهر باشد و مجتمع تصمیم بگیرد درجه حرارت آب را از ۶۵ به ۴۵ درجه کاهش دهد،چارهای جز پذیرش نداریم. اگر اتفاقیدر موتورخانه بیفتد، این تکتک ما ساکنان نیستیم که باید دنبال تعمیر و راهاندازی آن باشیم. مدیریت واحد ساختمان است که این وظیفه را به عهده دارد. این مدیریت چگونه شکل میگیرد؟ با انتخاب مستقیم ما اهالی ساختمان.