بنیانهای شهر و شهرسازی ایران
«برای درک بهتر سبک طراحی شهری در این دوره، طراحی میدان حسنآباد را میتوان ملاک قرارداد که در سال۱۳۱۹ پس از تخریب هسته قدیمی به وسیله ساختمانهای دو طبقه که دو به دو متقارن بودند، محصور گردید. بدنه محصورکننده این میدان کاملا طراحی شدهاست و نماها هماهنگ و کل موزون، متناسب و جذاب میباشد. سبک معماری ساختمانها نیز هرچند از معماری ایران تبعیت میکند، ولی بیشتر متاثر از معماری کلاسیک اروپاست؛ بنابراین علاوه بر شکل و طرح میدان که جدا از فضاهای گذشته پدید آمدند، مقیاس آن نیز نسبت به شهر آن دوره، عظیم بودهاست. میدانها مرکز ثقل کالبدی شهر محسوب میشدند. بعدا در کانون آنها مجسمهای نصب میگردید؛ بنابراین میدان با داشتن مفاهیم زیباشناختی، بدنه مطلوب و ساختمان هایی که دارای ارزش معماری و عملکرد ویژه بودند، یک فضای شهری زنده را در بافت جدید شهرها پدید میآوردند.. . . در این دوره برای نخستین بار پنجرهها یکی پس از دیگری به روی کوچهها و خیابانهای جدیدالاحداث گشوده میشدند. دیوار حیاط کوتاهتر و شکیلتر شدند و بالکن نیز که بیش از این کارکردی شاهانه داشت و بهترین نمونه آن کاخ عالیقاپو بود، به عنوان پدیده کاملا وارداتی در این دوره در عملکرد خانههای شخصی، کاربرد اجتماعی یافتند. پنجرههای جدید در عمارتهای قدیمی بیانگر این تحولات است. توجه به حریم خانه با ارتفاع مناسب پنجرهها از سطح کوچه و خیابانها و عدم دید مستقیم عابرین هنوز پابرجا است. پنجرهها نمایانگر معماری و گویای شخصیت و هویت سازندگان آن و نیز جلوه و چشمانداز شهر محسوب میگردد. معماری برونگرای دوره مدرن پیوندی تازه با شهرسازی داشت. این تغییرات باعث تغییرات نمادهای جدیدی در سیمای شهر گشتند. پیش از این، نمادهای شهری بیش از آنکه محصول کالبد و فضای شهرسازی باشند، پدیدآمده از عملکرد معماری درونگرا بودند».