شهر و فرهنگ

شهر و فرهنگ

شواهد نشان می‌دهد شهرهای ما، به‌ویژه پایتخت، در سال‌های اخیر اقبال خوبی به موسیقی و تئاتر نشان داده‌اند. هرچند در این یادداشت امکان آمار جزء به جژء این اقبال نیست ولی همه می‌دانیم وقتی برای شنیدن اجرای آواز یک هنرمند در فضای چهارهزارنفری شمال شهر بلیط نمی‌شود گرفت و چندین بار اجرا تمدید می‌شود، حاکی از آن است که شهر رفتار فرهنگی معقول و درستی دارد و در صورت تداوم آن آینده بسیار روشنی برای جامعه مدنی خواهدبود. از سوی دیگر، در سال‌های اخیر شاهد استقبال مردم ار تئاترهای خوب بوده‌ایم و سالن‌های اصلی شهر برای چندین فصل امکان پذیرش نمایش‌های تازه نداشته‌اند و در مواردی تئاتری که با حضور چند چهره آشنا و خوشنام تمرین و آماده شده، باید شش ماه در نوبت بماند تا سالن در اختیارش قرار گیرد. این‌ها همه نشانه‌های مبارکی هستند از رفتار فرهنگی شهر که اعتبارش به سرزندگی شهر می‌رسد. شهری که در آن تئاتر رونق داشته‌باشد، بنا به تجربه جهانی، شهری است سرزنده‌و متعالی. تئاتر در همه‌جای دنیا نبض مدنیت شهر است. هرکجا که تئاترها شلوغ و پررونق باشند، حتما نوید تحولی بزرگ در جامعه مدنی آن شهر است. این حکم در تمام نقاط عالم جاری است.

سرمایه‌های گمنام

سرمایه‌های گمنام

در سال‌های اخیر، خوشبختانه، جریان‌های فکری و رفتاری خوبی در جامعه رشد کرده و می‌کند. نوعی مدنیت معاصر در حال شکل‌گیری است که برپایه مفاخر و داده‌های تاریخی و فرهنگی کشور استوار است. تشکیل و فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد متنوع و مختلف در حوزه میراث فرهنگی، محیط زیست و امثال آن نوید دوره و دوران خوبی در تاریخ اجتماعی کشور است. در شهر کوچکی چون سیراف سال‌ها است سازمان مردم‌نهادی فعال است که اولا کاملا بصورت مرتب‌و قانونمند، سال‌به‌سال انتخابات داخلی برگزار می‌کندو مدیرش را انتخاب می‌کند و ثانیا در اغلب رویدادهای میراث فرهنگی و تاریخی کشور و حتی کشورهای همسایه غرفه سیراف را برپا می‌دارد و بدون کمک و حمایت هیچ فرد و سازمانی در راه اعتلای سیراف فعالیت می‌کند.