دارکوب‌ها که بروند. . .

«دارکوب‌ها که بروند، با خود بلوط را هم می‌برند؛ چرا که یا جای آن‌هاست یا جای سوسک‌های چوب‌خوار. . . و البته وقتی این سوسک‌ها دست بالا را بگیرند، معلوم است که نوای دل‌انگیز خروشان‌ترین رودخانه‌های کشور هم به لکنت می‌افتد. نمی‌افتد؟
قدر طبیعت‌مان را بدانیم و با درک قوانینش، کاری نکنیم تا به قانون او بربخورد و ضرب زمین در ضربان دل‌ها گم ‌شود»

مستند وقتی که دارکوب‌ها می‌روند

مستند وقتی که دارکوب‌ها می‌روند

چه‌کسی تصور می‌کرد همدان، شهر باستانی و متمدن ایران، با آب‌وهوایی معتدل و سرزمینی حاصلخیز دچار مصیبت کم‌آبی شود؟ چه کسی امروز می‌تواند بگوید فردا نوبت تهران است یا شهر دیگر که جنگ سرزمینی بر سر آب در آن راه بیفتد؟ چه کسی می‌تواند تبعات مدنی و انسانی فجایعی را که در حوزه آب در کشور پیش آمده، برشمارد؟ چه‌کسی قادر است پرده ریا از تبلیغات پوچ «صرفه‌جویی در مصرف آب» را بدرد و عمق فاجعه را که در سایه سیاست‌های غلط مدیریتی چنددهه گذشته به‌وجود آمده، عیان سازد. شعارهای توخالی برای خودکفایی کشاورزی در جهانی که تک‌تک رفتارهای روزانه مردم به هم گره خورده، چه مصیبت‌ها که بر آینده مملکت نیاورد!