گزارش مستند سیاهان جنوب ایران

گزارش مستند سیاهان جنوب ایران

«یکی از چهار محله تاریخی بوشهر، محله بهبهانی است. گفته می‌شود، رنگین‌پوستانی‌که سال‌ها و سال‌ها قبل وارد بوشهر شدند،دراین محله سکناگزیدند. عموما سیاهانی که از آفریقا آمدند. اجباری یا به اختیار. زندگی این آدم‌ها، حتما، می‌توانست کنجکاوی یک فیلم‌ساز را برانگیزد». این‌ها کلام محسن نساوند است در نشست پس‌از نمایش مستند «سبالو» در یکصدو پنجاه و دومین نشست فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان. داستان نوازنده‌ای از تبار سیاهان آفریقا. کارگردان این شخصیت‌را محور مستند خود کرده. می‌گوید: «محمود بردک‌نیا، نوازنده دمام و پرکاشن را از سال ۸۵ تا ۸۹ می‌دیدم با گروه‌هایی از جمله با گروه سعید شنبه‌زاده اجرا دارد و سفرهایی می‌رود. به کنج و گوشه عالم، از جمله کشورهای اروپا. زندگی‌ش برایم جالب بود». روایت نساوند از فعالیت موسیقایی محمود بردک‌نیا، از نوع روایت‌های صفر و صد نیست. بیشتر به‌ نیت ثبت کار و زندگی آن نسل از سیاهان بوشهر است که در سال‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی سده گذشته در عروسی و عزا برای مردم می‌نواختند.

گزارش مستند سیاهان جنوب ایران

گزارش مستند سبالو

«یکی از چهار محله تاریخی بوشهر، محله بهبهانی است. گفته می‌شود، رنگین‌پوستانی‌که سال‌ها و سال‌ها قبل وارد بوشهر شدند،دراین محله سکناگزیدند. عموما سیاهانی که از آفریقا آمدند. اجباری یا به اختیار. زندگی این آدم‌ها، حتما، می‌توانست کنجکاوی یک فیلم‌ساز را برانگیزد». این‌ها کلام محسن نساوند است در نشست پس‌از نمایش مستند «سبالو» در یکصدو پنجاه و دومین نشست فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان. داستان نوازنده‌ای از تبار سیاهان آفریقا. کارگردان این شخصیت‌را محور مستند خود کرده. می‌گوید: «محمود بردک‌نیا، نوازنده دمام و پرکاشن را از سال ۸۵ تا ۸۹ می‌دیدم با گروه‌هایی از جمله با گروه سعید شنبه‌زاده اجرا دارد و سفرهایی می‌رود. به کنج و گوشه عالم، از جمله کشورهای اروپا. زندگی‌ش برایم جالب بود». روایت نساوند از فعالیت موسیقایی محمود بردک‌نیا، از نوع روایت‌های صفر و صد نیست. بیشتر به‌ نیت ثبت کار و زندگی آن نسل از سیاهان بوشهر است که در سال‌های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی سده گذشته در عروسی و عزا برای مردم می‌نواختند.

گزارش ای ایران

گزارش ای ایران

یکصد و پنجاه‌ و یکمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان که نخستین نمایش ۱۴۰۴ بود، به نمایش فیلم به یادماندنی «ای ایران» ناصر تقوایی اختصاص داشت. اثری‌که وقتی آماده نمایش شد(۱۳۶۸)، فرصت اکران در جشنواره فجر را پیدا نکردو در نمایش عمومی هم مورد کم‌لطفی قرار گرفت. این نامهربانی درباره فیلمی است که شاید بشود گفت تنها فیلم با موضوع انقلاب اسلامی ایران است. روایتی از نگاه یک فیلم‌ساز مولف که علاقمند است لایه‌های ناگفته این رویداد بزرگ را به زبان سینما بیان کند. هارون یشایایی، تهیه‌کننده فیلم، با تاکید بر این‌که «کار ما سینماست» به یک نکته ظریف اشاره دارد: «بعضی فیلم‌هاهستندکه با قاعده عام‌سینما نمی‌خوانند به این معنا که بازیگرها خود فیلم است. انگار این‌ها بازیگر نیستند. فیلم بازی نیست. «ای ایران» چنین است.» او به نکته دیگر هم اشاره می‌کند: «از نگاه تقوایی این بچه‌ها به این سرزمین دوخته شده‌اند.

گزارش مستند ایران سرای من است

گزارش مستند ایران سرای من است

نمایش فیلم «ایران سرای من است»از پرویز کیمیاوی در صدوپنجاهمین شب‌فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان، نقطه ختم خوبی برای پایان شب‌های فیلم سال ۱۴۰۳ بود. اثری برجسته در سینمای سوررئال که متاسفانه فرصت اکران عمومی نیافت و موجب خسران بسیاری در حوزه اقتصادی و فرهنگی شد. باور عمومی اهالی سینمای مستند بر این است که اگر در سال‌های قبل از انقلاب حضور فریدون رهنما و هم‌فکرانش موجب اعتلای سینما بود، در سال‌ های پس از انقلاب حضور مدیران میانی خوشفکر در دستگاه‌های متولی سینما در سال‌های شصت و هفتاد سده گذشته موجب رونق و امیدواری بود. هرچند با مصیبت‌ها و نامرادی‌های فراوان. فیلم «ایران سرای من است» محصول سال ۱۳۷۳ است. مجوز ساخت گرفت ولی فرصت اکران عمومی پیدا نکرد. به عقیده فرهاد ورهرام، «این فیلم در میان پنج فیلم برتر سینمای ایران در این ژانر است که بعد از انقلاب ساخته‌شد».

مغول‌ها

مغول‌ها

به نوشته رشیدالدین، غازان ضمن سخنرانی برای شخصیت‌های برجسته مغول، هدف خود مبنی بر اصلاح دستگاه اداری ایلخانان را توجیه کرد. گمان می‌رود وی چنین گفته‌باشد: «من جانب رعیت تاریک نمی‌دارم. اگر مصلحت است تا همه را غارت کنم بر این کار از من قادرتر کسی نیست، به‌اتفاق بغارتیم؛ لیکن اگر منبعد تغار و آش توقع دارید و التماس نمایید، با شما خطاب عنیف کنم و باید که شما اندیشه کنید که چون بر رعایا زیادتی کنید و گاو و تخم و غله‌ها بخورانید، من‌بعد چه خواهیدکرد». تا این‌جا مطلب عبارت است از دعوت به عقل سلیم. اما غازان در ادامه می‌گوید: «و آن‌چه شما ایشان را زن و بچه می‌زنید و می‌رنجانید، اندیشه باید کرد که زنان و فرزندان نزد ما عزیزاند و جگرگوشه از آن ایشان هم‌چنین باشد و ایشان نیز آدمیانند.». عبارت‌های اخیر احتمالا برای اغلب مغولان تازگی داشته‌است، و حتی اگر غازان به واقع این مطالب را گفته‌باشد، بعید به نظر می‌رسد که بیش از تاثیری گذرا، نقشی بر جای گذاشته‌باشد.