ضلع سوم افول!

ضلع سوم افول!

برخی از تاریخ‌نویسان و پژوهشگران حوزه جامعه و حکومت بر این باور هستندکه «ایران کشور گسست‌ها وثبات‌های کوتاه‌مدت» است. شاهد مدعای این محققان عدم تداوم کالبدی و اجتماعی کشور با تغییر حکومت‌ها و سلسله‌ها است. مثال می‌آورند تخریب یادگارهای صفوی توسط سلسله‌های بعدی و محو هرآن‌چه قجری می‌نمود توسط حکومت پهلوی. و البته رفتار جمهوری اسلامی با یادگارهای دولت پهلوی. این‌ها شاید درست به نظر بیایند ولی دال بر رفتار ذاتی مردم ایران نیستند. این‌ها نتایج حکومت فردی هستند. چرا در کشورهایی که دهه‌ها است بر مدار «سیستم» می‌چرخند نه فرد، چنین اتفاقاتی نمی‌افتد؟ رفتار شاهان و سلاطین را نباید به پای مردم نوشت. برعکس، آن‌چه که تا کنون از یادگارهای گذشتگان داریم، نتیجه مراقبت‌های خود مردم است. مردم به ریشه و اصالت خود وفادار هستند. اگر هم نباشند، بازتاب رفتار حاکمیت است. وقتی مردم می‌بینند حاکمیت علاقه و تعصبی به داشته‌های تاریخی و میراث فرهنگی کشور ندارد، طبیعی است که آن راه را به ثواب بداند و راه حاکمان را در پیش گیرد. اما، با تمام این تفاصیل، مردم ما می‌تواند این نقطه ضعف را داشته‌باشد که حساب خود را از سلیقه حاکمیت در نگهداشت میراث کشور جدا نکند. علاوه بر آن، تعصب یا علاقه به آثار و میراث فرهنگی و تاریخی خصلتی مادرزادی نیست.