سلام

گفته شد در ادبیات شهرسازی امروز جهان، موضوع «شهر دوستدار کودک» مطرح است و بسیاری از مدیران و برنامه‌ریزان، شهر را برای کودک طراحی یا ساماندهی مجدد می‌کنند. اما لازم است در خصوص این‌مفهوم جدید، بیشتر تامل کنیم. وقتی می‌گوییم «شهر دوستدارِ کودک»، یعنی شهری که کودک را دوست می‌دارد و برای مناسب‌سازی شهر برای کودک برنامه‌ریزی می‌کند. اما اگر این مفهوم را برگردانیم به سمت آمریت کودک، باید بگوییم« شهری که کودک دوستش می‌دارد». در این‌جا کودک است که تعیین و تایید می‌کند که این شهر خوب است یا نه. ولی در شکل اول، شهر است که می‌گوید این شهر را بچه باید دوست داشته‌باشد چون ما، شهر، او را دوست می‌داریم. اگر کمی دقت کنیم، با دو نوع نگاه مواجه هستیم. در شکل اول، «نگاه از بالا به پایین» است. درست مثل این که پدر به فرزند می‌گوید «چه می‌خواهی دیگر؟ همه‌چیز را برایت آماده کرده‌ایم». در این‌جا پدر نمی‌تواند درک کند که ممکن است سلیقه کودک با پدر یکی نباشد. کودک باید بپذیرد که «بزرگترها بهتر از خود او می‌دانند چه چیزی برای او خوب است و چه چیزی بد!». اما وقتی که می‌گوییم «شهری که کودک دوستش می‌دارد، شخصیت و فردیت کودک را به رسمیت شناخته‌ایم. مثل آن است که کودک به پدر بگوید «خیلی ممنون؛ خیلی لطف کردید، ولی من این را دوست ندارم، یا سلیقه من این نیست!». این‌جا کودک وجود دارد و به اصطلاح «دیده می‌شود». آیا در محله ما هم چنین است؟

برای بچه‌های محل چه کرده‌ایم؟ کجا بازی کنند، کجا بگویند و بخندند؟ بچه‌های محل کجا می‌توانند فیلم ببینند؟ آیا جایی هست که بچه‌ها نمایش کار کنند؟ آیا جایی هست که بچه‌ها موسیقی یاد بگیرند و بتوانند ساز بزنند؟ جایی هست که بچه‌ها بتوانند با مربی و معلم مدرسه بعد از زمان رسمی درس ملاقات کنند و اشکالات درس و مشق را برطرف کنند؟ اصولا ما برای بچه‌های محله‌مان چه وسیله و امکاناتی فراهم کرده‌ایم که در محیط خارج از خانه با دوستانش باشد و زندگی اجتماعی را تجربه کند. چه کرده‌ایم؟

سوای این‌ها، یک پرسش اساسی دیگر هست: آیا کف و جداره کوچه مناسب بچه‌ها هست؟ بچه‌های کوچولو با کالسکه‌شان می‌توانند راحت در معابر و کوچه‌ها حرکت کنند؟ آیا کف کوچه‌ها هموار و تمیز هستند یا چاله‌چوله دارند؟ آیا بچه در این کوچه‌ها راحت است؟

باید بدانیم و قبول کنیم که آرامش و راحتی بچه، به اشکال مختلف، با آرامش و آسایش بزرگترها مرتبط است. اگر بچه ناراحت باشد، آن را سر پدر و مادر خالی می‌کند. بنابراین، آرامش کودک آرامش همه ما هم هست. بخاطر خودمان و فرزندمان، شهر را طوری بسازیم و سامان دهیم که کودک دوستش داشته‌باشد. محله‌های ما باید طوری باشند که کودکان ما با آرامش و لذت از آن استفاده کنند.

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۷۰

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx