سلام

شهر مقوله پیچیده‌ای است. پدیده‌ای هزارلایه است. اما قابل کشف و شناخت است. باید ابزار شناخت در اختیار داشته‌باشیم. اتفاقات اخیر در شهرهای ما، فارغ از هر تفسیر و نظری به محتوا و شکل بیرونی این رویدادها، آموزه بزرگ شهرسازی و معماری دارد. در معماری یک گزاره بسیار مهم و اصولی وجود دارد که می‌گوید «در معماری هیچ امری بی‌دلیل نیست، فقط ممکن است ما آن دلیل را ندانیم». در شهرسازی هم یک گزاره اصولی و اولیه وجود دارد که می‌گوید «هرتکه یا نقطه شهر شانی دارد. آن را باید شناخت». مثالی می‌زنیم. حتما در همه شهرها و محله‌های‌مان طبق‌فروش و دستفروش‌هایی را می‌بینیم که در نقطه‌ای از محله قرار می‌گیرند و به کسب حلال معاش می‌پردازند. باز بارها دیده‌ایم که ماموران شهرداری یا کسبه او را از آن نقطه رانده‌اند ولی او دوباره برگشته به همان جا. چرا؟ چون آن دستفروش یا طبق‌کش می‌داند در کجا می‌تواند کاسب باشد. آن نقطه شانیت مکان کسب را دارد. اگر نقطه دیگری بایستد، کسب‌وکارش نمی‌گیرد. این مثال و شانیت را اگر در مقیاسی بزرگ‌تر ببینیم، نکات بسیار مهمی از شهرسازی یاد می‌گیریم. وقتی سه دهه پیش‌در چین شورش‌های دانشجویی شروع شد، میدان «تین آن‌من» شد تیتر اول تمام رسانه‌ها. آیا در چینِ به آن بزرگی جای دیگری نبود؟ آن میدان چه شانیتی داشت که میعادگاه جوانان شد و آن همه خبر و داده به دنیا مخابره کرد.

وقتی بهار عربی شروع شد شهرهایی که «میدان التحریر» داشتند، عموما تبدیل شدند به پایگاه اجتماع و فعالیت نیروها. نه به‌خاطر نام میدان، به‌خاطر بسیاری دلایل دیگر، از جمله موقعیت و شانیت آن‌ها. در ایران ما هم مثال زیاد است. در میانه سال‌های ۸۱ تا ۸۸ در روستای کوچک «سی‌مایلی» خوزستان رویداد کاملا خودجوش و کاملا مدنیِ شاهنامه‌خوانی در سومین روز فروردین هرسال شکل گرفت که در سال اول فقط چند برادر با مادر خود بودند و در آخرین سال حیاتش، حدود سی هزار نفر از استان‌ها و شهرهای مختلف آمده‌بودند برای مراسم. هرکس آن روستا را ببیند می‌تواند تایید کندکه روستا شانیت لازم برای چنین رویدادی را دارد. شانیتی ناشی کالبد، روابط، پیشینه و برخی مسائل دیگر. در این روزها در تهران و شهرهای دیگر تظاهرات خیابانی اتفاق می‌افتد. اگر به مکان این رویدادها دقت کنیم، با تقریبی قابل قبول، می‌توانیم اعلام کنیم نقاط مشخصی در تهران هستند که شان مکان چنین رویدادی را دارند. ما این را نمی‌دانستیم. این را همین اتفاقات به ما گوشزد کرده. فارغ ازهرمسیر و نتیجه‌ای که این رویدادها داشته‌باشند بر شهرسازان کشور واجب‌است علت وجودی این شانیت‌ها را درآورند چون درس بزرگی برای معماری و شهرسازی است. بزرگ‌ترین اصل و وظیفه شهرسازی آن است‌که بداند چگونه می‌توان برای شهر شان مکان به‌وجود آورد تا فعالیت مورد نظر در آن اتفاق بیفتد.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۴۸

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx