سلام

یکی‌چند هفته پیش، استاد عبدالله انوار زندگی را بدرود گفت و پرکشید و رفت. او نزدیک به یکصدسال زندگی کرد. ولی اگر چند صدسال دیگر هم زنده می‌بود و فعالیت می‌کرد، باز هم کم بود. در حوزه تهران‌شناسی، او جزو کسانی بود که تا توانست تولید مستندات کرد. تا می‌توانست حافظه تاریخی تهران قدیم را محله به محله و خانه به خانه، احیا کرد.. به هرحال این استاد بزرگ رفت و کسی هم جایش ننشست. همان‌طور که استاد جعفر شهری رفت و جایش کسی ننشست. در حوزه عکاسی هم «تهامی» رفت و کسی جایش ننشست. دکتر ناصر تکمیل همایون هم رفت و کسی جایش نیامد. همان‌طور که قبل‌ترها دکتر کریمان رفت و کسی همتای او به جای او نیامد. چه باید بکنیم؟ آنانی‌که تاریخ و قصه‌های شهر را می‌نوشتند، یک به یک رخت از این جهان می‌بندند و کسی راه آن‌ها را در پیش نمی‌گیرد. پس، تاریخ محله و شهر تاریخی را کی یا کی‌ها تکمیل خواهندکرد؟ هرچه می‌گذرد، مسائل و نکات تازه‌ای از تاریخ و زیست محله مطرح می‌شود. نکات و نقاط گنگ و تاریک زیادی رو می‌شوند و نیاز به تدقیق داده‌های پیشین و افزودن بر آن‌ها تبدیل به امری عاجل می‌شود. در چنین شرایطی علمداران قصه و تاریخ شهر چه کسانی خواهندبود؟

آیا باز هم به روال گذشته باید چشم‌انتظار پیران و بخردانی باشیم که خاطره تعریف کنند و سرگذشت محله را تعریف کنند، یا باید روش تازه‌ای در پیش بگیریم. زمانی که زنده‌یاد شهری چندین جلد کتاب «تاریخ اجتماعی تهران» را می‌نوشت، سامانه‌های مرتب و هوشمند بایگانی وجود نداشت. تمام نوشته‌ها و ذخیره‌کردن اسناد و یادداشت‌ها به صورت دستی و شخصی انجام می‌شد. امروز می‌توان از روش‌ها و فناوری‌های شهرسازی برای ذخیره‌سازی و تدقیق و تکمیل اسناد استفاده کرد و تحت عنوان «سامانه داده‌های مکانی» بستری برای نوشدن روزانه اطلاعات و داده‌ها به وجود آورد. امروزباید دانشکده‌های معماری‌و‌شهرسازی را هم‌گام با دانشکده‌های علوم اجتماعی به‌صورت آکادمیک و گروهی مامور به برداشت دقیق میدانی کرد و وضعیت امروز را در امتداد تطور تاریخی ثبت و ضبط کرد. به نظر نمی‌آید امروز بتوان با اتکا به حافظه افراد کاری فراتر از آن‌چه تاکنون شده، انجام داد. نخست به این خاطر که نسل افرادی که سینه پر از خاطرات گذشته نه چندان دور دارند، رو به اتمام است و دوم به این دلیل که امروز تعریف و تهیه «تاریخ شفاهی» بسیار متفاوت‌تر از گذشته است. نمی‌توان به نقل نظر و خاطره شخص، با هر منزلت و دانش اجتماعی، اکتفا کرد. در ندوین تاریخ شفاهی، در دو یا سه مرحله باید روند تصحیح و تدقیق داده‌ها صورت بگیرد و سپس اقدام به انتشار اطلاعات نمود. برای این‌کار نه فقط آدم‌هایی که خاطره و حرف دارند، بلکه کسانی هم لازم هستند که فن تهیه تاریخ شفاهی را بلدند. این یک امر تخصصی و پیچیده است.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۷۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx