سلام

تولستوی، نویسنده بزرگ روس، جمله معروفی دارد. می‌گوید: «سفر خوب است چون برمی‌گردیم خانه!» این جمله‌مختصر اهمیت و عمق وابستگی ما به خانه را به‌خوبی تصویر می‌کند. ما خانه را مامن و پناهگاه خود می‌دانیم. حتی خیلی فرق ندارد مالکیت خانه هم به ما تعلق دارد یا اجاره‌نشین هستیم. خانه اجاره‌ای را هم «خانه خودمان» تصویر و تعریف می‌کنیم. بیرون از خانه، ممکن است هزار غوغا به پا باشد، ولی داخل خانه، پشت در، ما امن هستیم و آرام. در این خانه ما آرزوهای خود را می‌شماریم و تا می‌توانیم خیال‌پردازی می‌کنیم. چرا چنین است؟ چون خانه را ما خودمان می‌چینیم. خانه، هرچقدر ساده و حقیر هم باشد، دلنشین‌تر از مجلل‌ترین اتاق هتل است. هتل را ما نمی‌چینیم. اتاقش را ما پرده نمی‌کشیم. نقشی در انتخاب تخت و رنگ میز و صندلی نداریم. آن‌جا ما مهمان هستیم. موقتی هستیم. اما خانه مال ما است چون همه کنج‌وگوشه‌اش متعلق به سلیقه و خواست ما است. هرچند کوچک و حقیر باشد. مال ما است.

محله چطور؟ آیا محله‌هم می‌تواند مثل خانه مال ما باشد؟ چه‌می‌توان کرد که محله تعلق به ما پیدا کند؟ در بسیاری از کشورهای عالم، شهر و محله را، کم‌کم، از حالت مصرفی به مشارکتی تبدیل می‌کنند. مثلا شهرداری می‌گوید در محله‌تان پارک درست می‌کنیم، ولی نگهداری و حراستش با خود اهالی محله باید باشد.

در مواردی، حتی ساخت پارک را هم با مشارکت خود مردم انجام می‌دهند. این نوع مدیریت شهری، صرفا، بخاطر کسر بودجه احتمالی شهرداری یا نهاد دولتی نیست، بیشتر به این خاطر است که اهالی، محله و کوچه را مال خود بدانند و احساس یگانگی با آن بکنند. در عالی‌ترین شکل، مردم با امکانات خود یک شهرک می‌سازند و تمام عملیات اجرایی و مدیریتی آن را، از صفر تا صد، خودشان به عهده می‌گیرند. با این الگو، شهرکِ بسیار باارزش و یگانه‌ای در شهر فرایبورگ آلمان ساخته‌شده‌که امروز به‌عنوان نمونه‌دقیق معماری پایداردر کلاس‌های دانشگاه مطرح است. در این‌گونه مصادیق، مهم‌ترین مساله مدیریت و مسئولیت اداره شهر یا محله است. اهالی به عنوان صندوق اعانات نیستند که دولت و شهرداری در عملیات عمرانی خود از آن‌ها کمک بخواهد. مردم محله یا شهر باید با مشارکت مالی خود به مشارکت مدیریتی برسند و اداره هیئت‌امنایی محله یا شهر خود را به عهده بگیرند.این‌کار چندان هم عجیب‌و غریب نیست. در ایران خود ما هم انواع مشارکت و مدیریت مردمی را شاهد بودیم و هستیم. اگر بخواهیم از تاریخ مثال بیاوریم، آب‌انبارها و قنات‌ها عالی‌ترین نمونه مشارکت در اجرا و بهره‌برداری هستند. اگر تاریخ معاصر را بخواهیم، مدرسه‌های هیئت‌امنایی یکصدسال اخیر نمونه موفق این نوع مدیریت هستند. امروز هم شهرک اکباتان را داریم که به روش هیئت امنایی اداره می‌شود و هیچ مشکلی هم نداشته‌است و ندارد.

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۹۷

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx