سلام

مشکلات زندگی در تمام جهان هست. کم‌و زیاد دارد. شکل و شمایل آن‌ها هم در نقاط مختلف جهان متفاوت است. گاه تمام مسائل و مشکلات یک خانواده در مسائل اقتصادی و معیشتی خلاصه می‌شود گاه در ناهم‌خوانی رفتار زن و مرد یا کودک با پدرومادر. مشکل و معضل هرچه باشد، ممکن‌است نتیجه، فروپاشی خانواده باشدو دنیای سخت و خشن بیرونی که زندگی را بر باقیمانده اعضای خانه تلخ و آزارنده می‌کند. علاقمند نیستیم وارد این وجه تاریک از زندگی زنان و مردان در کشور عزیزمان بشویم. در این وادی هرچه لازم است گفته شده و چنان آب و تابی هم به موضوع داده‌شده، که گاه اصل مطلب در غباری از حسرت و افسوس گم شده. اما می‌توان به این موضوع از زاویه دیگری هم نگاه کرد. با این مقدمه که اصل اختلاف در خانواده‌ها، هرچند ناخوشایند، ولی امری ناممکن و اجتناب‌ناپذیر قطعی نیست. همیشه ممکن است چنین مشکل و معضلی به‌وجود آید. مهم آن است که چگونه می‌توان این مشکل را مدیریت کرد و از تبعات و عواقب آن کاست. بدون آن‌که وارد بحث‌های نظری و کلامی در این باره شویم، که فایده‌ای هم ندارد، می‌توانیم به وجه روشن برخورد زنان با این نوع معضل‌ها اشاره کنیم. اگر فقط کمی منصف باشیم، می‌پذیریم که زنان، بیشتر از مردان تحت فشار و ستم بوده‌اند. چرا که عموما، استقلال مالی و معیشتی نداشته‌اند و به همین خاطر باید علاوه بر ناکامی‌های عمومی زندگی از تبعات سختگیری و ستم ناروای شوهر نیز متاثر بوده‌اند و هستند. اما موضوع صحبت ما امروز و زمان حاضر و کشور مشخص ایران است. کلی‌گویی نخواهیم ‌داشت. مستقیم به موضوع زنان سرپرست خانوار می‌پردازیم که با چنگ و دندان فرزندان و آینده آن‌ها را به دوش می‌کشند و منتی بر دیگران ندارند.

انگار پیوند و چسبندگی مادر با فرزندان بیشتر است تا پدر و فرزندان. انگار زنان بیشتر از مردان دل‌نگران فرزندان هستند. البته طبیعی هم هست. کودک با مکیدن شیر و شیره جان مادر رشد می‌کند و در حقیقت تکه‌ای از جان‌و جهان مادر را برمی‌دارد و زیر قبای خودمی‌آورد. آن‌چه‌که در این‌حوزه در سرزمین خود می‌بینیم، صبوری و استقامت این زنان است. با کار و تولید خانگی معاش خود و خانواده را تامین می‌کنند و سرافرازانه فرزندان خودرا به اجتماع می‌رسانند. اینان حتما شایسته احترام و تکریم هستند. اما آیا فقط احترام و تکریم کافی است؟ وظیفه دیگران چیست؟ به‌ویژه وظیفه متولیان امر حکومت و کشورداری چیست؟ ما نمی‌دانیم. اما یک چیز را دقیق و خوب می‌دانیم. اگر این زنان در کنار کار و تولید خانگی امکانی بیابند که سلیقه و کیفیت کار خودرا ارتقا بخشند، قطعا، بار بزرگی را هم از دوش خود برمی‌دارند هم از دوش جامعه. حال که این زنان کمر همت بسته‌اند، چه بهتر که محصول کارشان هم چون خودشان با کیفیت و والامقام باشد. انشاالله.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۱۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx