سلام

هرسال یک روز را به عنوان روزه موزه‌ها جشن می‌گیرند. کی‌ها؟ مردم جشن می‌‌گیرند؟ دولت یا نهادهای عمومی؟یاشاید سازمان‌های مردم‌نهاد؟ از پاسخ این سوال می‌گذریم چون، متاسفانه، پاسخ خوبی در پی ندارد. پاسخی که ما را به بزرگداشت واقعی موزه‌ها و شناخت ارزش و ضرورت وجودی آن‌ها رهنمون شود. همین‌قدر می‌دانیم که متاسفانه موزه و موزه‌داری اصلا جزو مسائل و دغدغه‌های مردم نیست. احتمالا اگر از رادیو و تلویزین چیزی درباره‌ش نشنوند یا نبینند حتی متوجه نمی‌شوند که روزی به این نام در تقویم وجود دارد. این امر اصلا قصوری را متوجه مردم نمی‌کند. موزه نقشی در زندگی مردم ندارد. متاسفانه. شاید یکی از دلایل این امر آن است که موزه‌ها به معیشت و زیست امروز وصل نمی‌شوند. شاید هم دلایل دیگر.

در این‌جا دنبال تحلیل و تعلیل نقش موزه در زندگی مردم نیستیم. به موضوع دیگری نظر داریم: شهرموزه! اگر در ادبیات شهری ما در سال‌های اخیر مفاهیمی چون باغ‌موزه و خانه‌موزه مطرح شده، جادارد عنوان شهرموزه هم به آن‌ها اضافه شود. اما شهرموزه یعنی چه؟

با اطمینان و بدون تردید می‌توان گفت در ایران و در تمام شهرهای عالم، بدون تردید هر شهر و روستا چیزی برای یادآوری دارد. برای ملموس‌شدن موضوع فقط به تهران اشاره می‌کنیم. آیا مهم نیست مردم بدانند «نهر کرج» چه بوده و چه نقشی در زندگی مردم داشت و بعدها چگونه تبدیل به بولوار کشاورز شد؟

آیا الان برای مردم جالب نیست بدانند این آب کرج که هنوز در نهر وسط بولوار جاری است به کدام مقصد می‌رود؟ آیا برای‌شان جالب نیست بدانند که با ساخت تونل مترو در اطراف میدان ولی‌عصر راه ادامه نهر به سمت چنارهای ولیعصر مسدود شد؟ جالب نیست بدانند چرا این نهر بین فلسطین و میدان خشک و مسدود است؟ آبی که به سمت میدان می‌آمد، چرا و چگونه منحرف شد و به مجرایی می‌ریزد که ما نمی‌بینیم؟ و ده‌ها و صدها پرسش در مورد فقط همین یک تکه تهران. تازه، نه به تاریخش اشاره کردیم، نه به ساختمان‌های اطرافش و نه به مشاغل و کسب‌وکارهایش. به دانشگاه تهران هم نپرداختیم که در جداره جنوبی همین بولوار است. به سینماها و قوه قضاییه هم نپرداختیم. مشابه همین پرسش‌هاو جذابیت‌ها درباره تک‌تک خیابان‌هاو کوچه‌ها و نقاط مختلف تهران وجود دارد. ما از کنار تمام این پرسش‌ها و جاذبه‌ها رد می‌شویم. بدون تاثیر از آن‌ها و بدون تاثیر بر آن‌ها. وقتی صحبت از شهرموزه می‌شود، یعنی کاری کنیم که مردم به شهر و تمام سوراخ‎سنبه‌های آن حساس شوند. درباره‌ش بدانند و به تمام وجوه زندگی شهر فکر کنند و حساسیت نشان دهند. شهرموزه یعنی شهری با مردمی کنجکاو و علاقمند به گذشته و آینده شهر. شهری که برای جهان یک‌پارچه آینده آماده می‌شود. برای جهانی‌سازی. در

جهان آینده، هر شهر باید چیزی برای بده‌بستان داشته‌باشد.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۷۳

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx