سلام

تا چندی پیش، همیشه گفته می‌شد «شهرندان در قبال شهر وظایفی دارند که باید انجا دهند». و البته شماری از وظایف را برمی‌شمردند. کم‌کم نظریه‌پردازان و مدیران این حقیقت را پذیرفتند که شهر مال مردم است نه حکومت. شعارهای آشنا سر داده‌شد که «شهر ما، خانه ما!». برای این شعار هم بسط و تفصیل‌های زیادی آوردند. کم‌کم این شعار هم کم‌رنگ شد چون در عین‌حال که حقیقتی را بیان می‌کرد، بیشتر یک «تعارف» بود تا یک ادای دین نسبت ‌به شهروندان. معلوم شد موضوع به این سادگی نیست. باید از کلی‌گویی و شعارزدگی پرهیز کرد و کاملا روشن و صادق حق و حقوق طرفین را روشن نمود. امروز کاملا پذیرفته شده که شهر، هرچند با آحاد مردم و علایق آن‌ها معنی پیدا می‌کند، در عین حال هویتی مستقل از افراد دارد. شهر سازمان و نهادی است از وجوه مختلف زندگی که فارغ از تمایلات و شخصیت تک‌تک افرادش، هویتی مستقل دارد. چون هویتی مستقل دارد پس حقوق مشخصی هم دارد. شهر دارای حق است. شهر دارای هویت سازمانی و حیاتی است.
از سوی دیگر، شهر را همین مردم می‌سازند. آن‌ها نیز، تک به تک، حقوقی دارند. هرچند ممکن است حقوق تک‌تک مردم باهم یکی و هم‌خوان نباشد، ولی در هر صورت هر شهروند حقی به شهر دارد که در ادبیات شهرسازی به آن «حق به شهر» می‌گویند. اما این حق به شهر از کجا می‌آید؟ نخست و بیش از همه، از آن‌جا می‌آید که شهر با پول و مالیات مردم ساخته و اداره می‌شود. پرسش این است که حق به شهر چگونه تعریف مصداقی پیدا می‌کند. آیا اگر شهروندی بخواهد دیوار خانه‌اش را بشکافد و دکانی درآورد برای کاسیی خودش و بی‌اعتنا به مقررات و آیین‌نامه‌های شهری باشد، می‌تواند این عمل را ناشی از حق او به شهر بداند؟ طبیعی است که پاسخ منفی است.​

اینجاست که موضوع کمی پیچیده‌تر می‌شود. حق بر شهرِ تک‌تک شهروندان قطعا با حق عمومی شهروندان بر شهر فرق دارد. همان‌گونه که شهر را آدم‌ها می‌سازند ولی شهر هویت مستقل خود را دارد، حق تک‌تک مردم هم بر شهر، دیگر نه حق شخصی و منفرد بل حق عمومی است که هویتی مستقل از حق هریک از آحاد مردم دارد. باید این نکته ظریف را پذیرفت تا حقوق واقعی‌مان را بگیریم.
حق عمومی مردم بر شهر، سهمی است که آنان از امنیت و ایمنی شهر می‌گیرند. همین‌طور زیرساخت‌های شهری و امکانات حمل و نقل عمومی و قابل دسترس از حقوق عمومی مردم بر شهر است.

سهم مردم از شهر، بهداشت، آموزش رایگان و قابل دسترس است. و دسترسی به اطلاعات دقیق و به‌هنگام در مورد تمام رویدادهای عالم، حق مردم بر شهر است. سهم مردم از شهر تمام امکانات فرهنگی، هنری و تفرجی است که ساعات فراغت مردم را غنا بخشد و سبب شادابی جسم و روان مردم شود. مردم از شهر سهم دارند!

نوشته‌ی بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۴۷

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx