سفرنامه تاورنیه

«مسلم است که در زمان‌های قدیم در ایران معدن طلا و نقره وجود داشته‌است که هنوز در بعضی جاها در کندوکاوهای عمیق زمین‌ها وصخره‌ها نشانه‌هایش به چشم می‌خورد. اما از زمانی که کاربرد طلا و نقره به واسطه صدور طلا از کشور حبشه و جزایر سوماترا و سرزمین چین و بسیار جاهای دیگر عمومی شده‌است، و بواسطه محموله‌های نقره که با کشتی از پرو می‌آید و نیز آنچه در تجارت بزرگ ابریشم از ژاپن خارج می‌شود، زیرا در این کشور هم مقدار معتنابهی طلا استخراج می‌کنند، از آن زمان ایرانیان دیگر ناچار به کشف معدن در کشور خود نشدند و به همان سکه‌های طلا و نقره که از اروپا برایشان می‌آید، اکتفا می‌کنند.

قبل از این در ایران قلع و سرب یافت نمی‌شد مگر آن‌چه از کشورهای خارج و بخش عمده آن از انگلستان می‌آمد. اما با کوشش‌های بسیار محمدبیگ و جستجوهای مداومش، بالاخره یک معدن سرب نزدیک یزد کشف شد. بلافاصله به این فکر افتاد که شاید مقداری نقره هم در سرب پیدا شود و، علی‌رغم نظر دیگران، خواست آن را آزمایش کند.

در این اندیشه، یک‌باره مقدار عمده‌ای از خاک سرب کشف‌شده را ذوب کرد و چون هیچ نقره‌ای از آن به دست نیامد، خواست سرب خارجی را امتحان کند. این بار چندان سرب مصرف کرد که قیمت یک من سرب تازه که در اصفهان یک عباسی بود در اندک‌زمانی، تا پنج عباسی بالا رفت. چون تمامی هیزمی که در اصفهان مصرف می‌کنند با شتر از فاصله پانزده تا بیست روز راه آورده می‌شود،

تنها مخارج هیزمی که برای ذوب سرب می‌سوزاندند از منافعی که ممکن بود با یافتن اندکی نقره به دست آید، خیلی بیشتر می‌شد و چیزی نمانده بود که کار محمدبیگ یکسره شود و ناچار از ذوب‌کردن بیهوده سرب دست کشید».

«سفرنامه تاورنیه» ترجمه حمید ارباب شیرانی؛ انتشارت مروارید؛ چاپ دوم؛ ۱۳۸۹؛ ص۲۱۹؛ (یکی از اصلی‌ترین منابع و سفرنامه‌ها که به کار پژوهش تاریخ می‌آید. با این‌حال، دراستناد به مطالب آن، باید احتیاط کرد. تصویر منصفانه از ایران ندارد.)

سفرنامه تاورنیه, سفرنامه تاورنیه, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx