شکست یا فتح؟!

«لوکولوس از فتوحات خود دم می‌زند و از طلا و ثروتی که برای روم به ارمغان آورده‌است. اما ماهی‌فروش در برابر دادگاه گواهی می‌دهد که هرگز رنگ این طلاها را به خواب هم ندیده‌است. فقط سوداگران می‌توانند از او سپاسگزار باشند و فتوحاتش را بستایند، زیرا غنای روم به معنی ثروتمندی آنان‌ست. وگرنه مردم عادی جز بدبختی و مرگ نصیبی نبرده‌اند. سرزمین مردگان پر از «سایه»های مردانی است که در راه جهانگشایی سردار بزرگ و در نیمه‌راه زندگی خویش به قعر گور سرازیر شده‌اند. در دوره‌ای که تاجران به لوکولوس می‌بالند که در سایه فتوحات او روم ثروتمند شده، زنان بینوا و داغدیده می‌نالند که ماهی و پنیر گران شده‌است.

کشیش: مردن در چنین جنگی واصل‌شدن به رحمت حق است نه بدبختی! چرا؟ چون این جنگ اصلا و ابدا به جنگ‌های دیگر شباهت ندارد. همه در راه ایمان می‌جنگند. این جنگ، جنگی است مقدس و موجب رضای خدا. / آشپز: درست است. از طرفی این جنگ مثل جنگ‌های دیگر است. آتش می‌زنند، آدم می‌کشند، غارت می‌کنند، و گاه به گاه عفت زنان را لکه‌دار می‌کنند. ولی از طرف دیگر با همه جنگ‌ها تفاوت دارد، چون جنگی است مقدس. . . گردن‌کلفت‌ها ادعا دارند که فقط محض رضای خدا می‌جنگند ولی در واقع بیش از من و شما دیوانه نیستند. آن‌ها جنگ می‌کنند تا نفعی ببرند و فتحی بکنند. / کشیش: ما مغلوب شدیم! / ننه‌کوراژ: کی مغلوب شده؟ فتح و شکست کله‌گنده‌ها و فقیربیچاره‌ها همیشه باهم جور نیست. حتی شکست‌هایی هست که به نفع آدم‌های کوچک تمام می‌شود. هیچ چیز از دست نرفته جز افتخار! به‌طور کلی، شکست یا فتح همیشه برای ما بیچاره‌ها گران تمام می‌شود»

«زندگی گالیله؛ برتولت برشت؛ ترجمه عبدالرحیم احمدی؛ نشر اندیشه؛ چاپ دوم؛ ۱۳۴۷؛ ص ۵۶»  

زندگی گالیله
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx