سلام

محله تاریخی، ذاتا، واجد ارزش‌های ملی و تاریخی است. علاوه بر این‌ها، برخی محله‌های تاریخی دارای ارزش‌های زیبایی‌شناسی و معماری هم هستند. در بسیاری از این محله‌ها، علی‌رغم تاراج زمانه و غفلت بنی‌آدم، هنوز هم آثار و ابنیه مهمی وجود دارد که می‌تواند موجب عزت‌و منزلت محله باشد. بی‌تردید، هر انسان منصفی می‌داند و می‌پذیرد زندگی در کنار اثر ارزشمند معماری و تاریخی حتما سبب سرفرازی و افتخار است. با این‌حال، چرا بافت‌ها و محله‌های تاریخی ما آن شان و منزلت لازم را ندارند؟ چرا بسیاری از این محله‌ها آن شانیت و احترام لازم را ندارند. حتی بدتر، چرا این محله‌ها خدمات رایج شهری را هم دریافت نمی‌کنند. جمع‌آوری زباله این محله‌ها هم‌تراز با بقیه قسمت‌های شهر نیست. چرا چنین است؟

ممکن است بلادرنگ شهرداری یا دولت یا حافظ شیرازی را موجب این وضعیت بدانیم و فوری با یک جمله معروف خودمان را راحت کنیم و بگوییم «نمی‌رسند به این‌جا». ولی این نوع برخورد با محله و کسروکاست‌های آن نوعی فرار از مسئولیت است. در ادب فارسی یک مثل معروف داریم که می‌گوید «مستمع صاحب سخن را بر سر حرف آورد». در مسائل شهری هم مطالبه و پیگیری مدنی است که صاحب‌منصب را بر سر کار آورد. محله باید خواست‌های خود را فریاد کند و بخواهد.

. البته نخست باید بداند و تحلیل کند که چه چیزی لازم است و چرا. نق‌زدن و ایراد بنی‌اسرائیلی گرفتن به معنای مطالبه و حق‌خواهی نیست. خواسته و مطالبه باید منطق درونی داشته‌باشد. باید مقبول خواص و کارشناسان باشد. در چنان وضعیتی است که خواست و فریاد محله ممکن است گوش شنوایی پیدا کند.

اما در این‌جا یک پرسش اساسی مطرح می‌شود. منطق درونی مطالبه و فریاد محله از کجا نشات می‌گیرد؟ از آن‌جا که محله به خودباوری و اعتمادبه‌نفس رسیده‌باشد. آن‌چه که بیش از همه سبب هجر و فقر محله می‌شود عدم اتکا و اعتماد به نفس محله و اهالی آن است. وقتی خود اهالی بگویند «این‌جا دیگر جای زندگی نیست!» انتظار از دیگران عبث است. وقتی خود اهالیِ محله مرتب گله و ناله می‌کنند و هردم خواهان مهاجرت‌از محله هستند، چطور می‌توان انتظار داشت اولیای امور دل به کار بدهند و برای محله کاری کنند. محله باید نشان دهد تشنه آبادی و مدنیت است. باید نشان دهد محله ارزش دارد، محله شناسنامه معتبری دارد پس زعمای امور باید به آن برسند و برای اعتلای آن و برگرداندن شکوه گذشته فعالیت کنند. این همان حلقه مفقود مطالبات شهری است. مطالبات شهری وقتی به تحقق می‌رسند که مطالبه‌کننده قدر خود و محله‌ و شهرش را بداند. در هیچ‌کجای دنیا، به هر دلیلی، دولت‌ها و نهادهای عمومی به محله و کوچه‌ای‌که مورد توجه و علاقه مردمش نباشد، عنایت خاص نشان نمی‌دهند. طبیعی هم هست. خوراک را در ظرف تمیز باید گذاشت!

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۱۵۵

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx