شاملو، شاعر و فرهنگ‌نویس!

«گفتم: گویا شما شاملو را زیاد می‌دیدید؟ گفت: بله یک وقت او را زیاد می‌دیدم. در واقع شاملو رفیق من بود. من با شاملو از سال سی‌ویک سی‌و دو آشنا بودم. یعنی از آن زمان او را می‌شناختم. یادم می‌آید یک بار با کامیون به رشت رفتیم. بعد من زندان افتادم و چندسال او را ندیدم. از زندان که آزاد شدم، با طوسی حائری ازدواج کرده‌بود. آن موقع هم او را نسبتا زیاد می‌دیدم. بعد که با طوسی اختلاف پیدا کرد و از او جدا شد، کمتر می‌دیدمش. من بیشتر با طوسی ارتباط داشتم. بعد که با آیدا ازدواج کرد، خیلی کم او را می‌دیدم. مثلا گاهی در یک مجلس مهمانی. در واقع دیگر ندیدمش. به هرحال شاملو تقریبا تکلیفش در ادبیات فارسی معلوم است. از مجموعه کارهایی که کرده، فکر می‌کنم مقداری شعر از او باقی می‌ماند و همین کتابی که درباره فرهنگ و فولکلور فراهم آورده. البته این کتاب هنوز به صورت کامل منتشر نشده. این کتاب در واقع مجموعه‌ای است از همه کتاب‌هایی که درباره فرهنگ فولکلور نوشته‌شده. یعنی مواد و مصالح این کار در زبان فارسی بوده، شاملو از این مواد و مصالح استفاده کرده و به‌اصطلاح این کتاب را تدوین کرده. مثلا کتابی که صادق هدایت در این زمینه تدوین و تالیف کرده، یکی از منابع او برای تدوین این کتاب بوده. البته تدوین و تالیف. تقریبا همه کتاب هدایت را در آن‌جا آورده. یا «امثال و حکم» دهخدا را. به همین دلیل بحث پیرامون این کتاب یک مقدار اشکال دارد، ولی به هرحال کار مهمی است. یعنی آن‌چه خودش به این منابع اضافه کرده، قابل توجه است. فکر می‌کنم که شاملو به عنوان شاعر و فرهنگ‌نویش، نامش در ادبیات فارسی خواهدماند، ولی به عنوان مترجم و ژورنالیست و این‌ها فکر نمی‌کنم نامی از او بماند. گفتم: «کتاب هفته» یا دیگر نشریه‌های ادبی- فرهنگی‌ای که در آن سال‌ها منتشر می‌شد چه تفاوت‌هایی داشت؟ گفت: در واقع بنده کتاب هفته را نمی‌خواندم. ولی روی هم رفته نشریه جالبی بود و در آن موقع مغتنم بود. به هرحال جزو کارهای شاملو بود. در هرصورت من همکاری خیلی محدودی با «کتاب هفته» داشتم. گفتم: با «کتاب جمعه» چطور؟ گفت: آن‌جا هم من دو مقاله برای شاملو فرستادم که چاپ شد. از کتاب «روشنفکرن روس». غیر از این من همکاری دیگری در این نشریه نداشتم. گفتم: چه‌قدر به کار شاملو در ترجمه اعتقاد دارید؟ . . .»

روزنوشت؛ یک گفت‌وگو با نجف دریابندری؛ مهدی مظفری ساوجی؛ انتشارات نیلوفر؛ چاپ‌ چهارم؛ ‌‌۱۳۹۹؛ ص ۴۷

(خواندن گفتگوی نجف دریابندری، حتما لذت‌بخش است حتی اگر برخی قضاوت‌هایش باب طبع‌مان نباشد.)

 

 

 

 

کتاب مکتب خانه در ایران
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx