صدو سیودومین شب فیلم/ 25 مهر ماه 1403 خورشیدی
مستند «صدای ماه» به کارگردانی فرحناز شریفی، در یکصدوسیدومین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان به نمایش درآمد. موضوع فیلم، قصه زندگی و آثار قمر است. زنی که در عالم موسیقی ایران نامی یگانه و یکه است. صدیق تعریف، موزیسین و خواننده ارجمند کشور، به عنوان مشاور و تهیهکننده این فیلم در نشست پس از نمایش حضور داشت و با مخاطبان به گفتگو پرداخت. میگوید «از قدیم الایام به صدای قمر و خوانندههای درجه یک کشور علاقه داشتم. سالها است که موسیقی کار میکنم و آواز میخوانم. اگر از من بپرسید از زمان رایجشدن صفحههای گرامافون در ایران، صافترین و زیباترین صدا متعلق به کدام خوانندهاست، بیتردید ازقمرالملوک وزیری نام میبرم.
صدیق تعریف به چگونگی ورود به تهیهکنندگی این فیلم هم اشاره میکند: «چند دهه پیش، دکتر خانیکی از من دعوت کرد برای تدریس موسیقی در دانشگاه سوره.
با موضوع موسیقی و سینما. در جریان این فعالیت بود که خواستند مشاوره و تهیهکنندگی این فیلم را به عهده بگیرم. همینطور فیلم دیگری با موضوع زندگی و آثار علیاکبرخان شهنازی به نام «زخمه نامیرا». چون صدا و خوانندگی قمر را عاشقانه دوست میداشتم، قبول کردم.» میدانیم این دو مستند را دو دانشجوی آن زمان دانشگاه سوره کارگردانی کردهاند. تعریف با فروتنیِ یک هنرمند و خواننده بزرگ، میگوید «این مستند از حد یک اثر دانشجویی فراتر است و در یک حد کار حرفهای است و این البته به خاطر موضوع آن است: قمر!»
به هرحال، هرچند متاسفانه پخش صدای مستند اشکال داشت و در بسیاری جاها صدا مخدوش بود، که قطعا ناشی از سیستم پخش صدا بود، دیدن مستندی با موضوع قمرالملوک وزیری غنیمت بود. امید که دوباره این اثر را با صدای صاف و تمیز ببینیم.
دست نیافتنی!
دکتر رضا خاکی معتقد است ما آثار بسیار کمی درباره بزرگان و سرآمدان هنر و فرهنگ کشور داریم. حتی درباره سیاسیون مهم کشور هم مستندهای ماندگار و قوی نساختهایم. با اینحال در ارتباط با مستند صدای ماه معتقد است «یکی از چیزهایی که در این فیلم کم بود، پرداختن به شرایط اجتماعی دوران قمر بود. در این مستند، تکههایی از فیلمهای قدیمی بایگانیها را دیدیم ولی، به نظر من، اینها کافی نیستند.»
دکتر خاکی به یک نکته ظریف ولی مهم اشاره میکند و براین باور است که «این گذشته تقریبا لمسناشندنی است. نمیدانم چرا کسی فوت میکند دست نیافتنی میشود.» او به نکته فوق، یک سخن دیگر هم اضافه میکند: «به آدمها در زمان و دوران زندگیشان را نمیپردازیم. در زمان قمر بالاخره سینما بود، چرا کسی از این رسانه برای تعریف زندگی و آواز قمر استفاده نکرد؟ در حالی که جوامع غربی این کار را میکنند. قبول کنیم همه هنرمندان مثل هر انسان دیگری در این کره خاکی، زندگی روزمره هم دارد. مثلا میروند بقالی و چیزی میخرند! ما وقتی درباره یک هنرمند اثری میسازیم خبری از زندگی شخصی او نیست!»
درام زندگی قمر!
رسول پیروی، دربرابر فروتنی بزرگوارانه صدیق، معتقد است «این مستند فیلم خیلی خوبی بود. کاملا شسته رفته بود. درام خوبی بود. همهجاش درست بود. اینکه چیزهایی را نگفته، داستان دیگری است. مهم آن است که بهعنوان یک اثر سینمایی، قوی است و درام دارد».
محمود یارمحمدلو به اولین دیدارش با صدیق تعریف اشاره میکند و میگوید «در همان دیدار بود شنیدم درباره قمر دارند مستند میسازند. خوشحال شدم. الان هم خوشحالم که در حضور خود استاد صدیق تعریف این فیلم را میبینیم. همینکه صدیق تعریف باعث و بانی این مستند شده، جای تشکر و قدردانی دارد».
امیر هادی ملکاسماعیلی معتقد است «این فیلم درست است که با موضوع جسارت قمر است، ولی در حد یک کار دانشجویی است. پراکندهگویی دارد. مثلا کارگردان اصولا به این نکته مهم که آقای تعریف میگوید و صدای قمر را بینقص میخواند، نپرداخته. فیلمهای آرشیوی هم کمکی به روند و روایت مستند نمیکنند.» ولی رسول پیروی باز تاکید میکند «فیلم کاملا ساختار دارد. شروع و روایتش فوقالعاده است. تمام داستان حول یک محور مشخص میچرخد».
دوگانه هنر و زندگی شخصی
یکی از مخاطبان معتقد است «در این مستند به خود پرسوناژها کم توجه شده. به هنر و آثاراو پرداخته شده. در عالم هنر نمیشود به حرفه پرداخت و به شخصیت هنرمند و زندگی و منش شخصی او نپرداخت. مثلا نمیشود درباره ونگوگ مستند ساخت یا روایت نوشت و به عاشقشدنش و بریدن گوشش نپرداخت!» این مخاطب، در برابر، به مستندی که درباره ابراهیم قنبری مهر ساختهشده، اشاره میکند و آن را مستند مد نظر خودش معرفی میکند.
«در مستند «ساز و مهر» با زندگی شخصی استاد بزرگ سازنده ویولون از ابتدا آشنا میشویم و نقاط عطف زندگی او را متوجه میشویم و نحوه رشد و اعتلای هنر او را کاملا درک میکنیم. این نوع نگاه به یک هنرمند بسیار مفیدتر است از پرداختن به هنر او و بس». البته سخن این مخاطب عزیز مخالف هم دارد. یکی از مخاطبان معتقد است «زندگی شخصی هنرمند مربوط به خود او است. هنرمند وقتی اثری را خلق میکند و آن را منتشر میکند، دیگر صاحب آن اثر نیست. بارها در جهان هنر و فرهنگ کسانی بودهاند که زندگی شخصیشان اصلا مثل آثارشان نبوده. بالزاک نمونه مشخصی است.
زندگی شخصی او و روابطش با آدمها و زنها هیچ سنخیتی با ارزشهای درونی و هنری آثارش ندارد. او به حق از بزرگان ادبیات رئالیست جهان است ولی زندگی شخصیاش اصلا قابل روایت نیست». یکی دیگر از مخاطبان، درباره وجه زندگی شخصی قمر در این مستند بر این نکته پای میفشارد که مهمترین وجه زندگی شخصی قمر در این مستند مطرح میشود. «او همه تصمیمهای زندگیش را خودش میگیرد. حتی عاشقشدن را حق خودش میداند نه حق کسی که عاشق او شود. معشوقشدن و زن کسی شدن را برنمیتابد. نحوه مراوداتش هم ویژه خودش بود».
در حد گنجایش یک مستند!
مهرشاد کارخانی میگوید: «گاه سوژه چنان بزرگ است که در یک بازه زمانی 30 یا 40 دقیقه نمیشود گنجاند. شخصیت قمر بسیارپیچیده و چندوجهی است. ضمن آنکه صدای بسیار خاصی هم داشت. زندگی و هنرش چنان متنوع و پرفرازو نشیب است که در این مدت کوتاه 30دقیقهای نمیشودتصویرش کرد. تعریف زیباییشناسی شخصیت هنری او بسیار مهم و سخت است.»
او در ادامه، به موضوع مهم دیگری هم اشاره میکند و میگوید: «علاوه بر پیچیده و چندوجهی بودن زندگی قمر، بحث بر سر این است که مواد و منابع کافی هم وجود ندارد یا در دسترس نیست.» این مخاطب هنرمند، به یک مثال خاص هم اشاره میکند: «صادق هدایت، با هر دید و نگاهی، یکی از بزرگترین شخصیتهای ادبی و سیاسی این کشور است.
چرا هیچ مستندیا حتی فیلم گزارشی قابل استناد دربارهاش نداریم؟ از آن گذشته، در تعداد معدودی عکس که از او داریم که با دوستانش در مثلا ییلاقی در اطراف تهران گرفتهاند یا در یک کافه، هیچ زنی در میانشان نیست! و این امر شگفتانگیز است!» جالب است که وقتی صحبت از صادق هدایت میشود، دوباره نام قمر برجسته میشود. قمر هم مثل هدایت شخصیتی تابوشکن داشت.
سنتها را برنتافت. یکی از مخاطبان معتقد است کار و نقش قمر فراتر از کسانی چون فروغ فرخزاد است. قمر در دورهای سنتشکنی کرد که سد سنتها بسیار سفتتر وبلندتر بود. از این جهت، هرچند مستند «صدای ماه» در جاهایی کسر و کمبود داشته باشد، ولی در مجموع، حس کلی فیلم به مخاطب منتقل میشود. حتی برخی رفتارهای اجتماعی او، مثل دستودلبازی در کمک به نیازمندان حس روشنی از شخصیت اجتماعی او را به مخاطب منتقل میکند. این دستودلبازی، بسیار افراطی هم هست!
شخصی
مرتضی شاملی حرفهایی درباره شخصیت زنان و شخصیتهای سنتشکن تاریخ معاصر ایران دارد و معتقد است فیلمساختن درباره قمر، حتما، خوب است. البته مسایلی هم دارد.
«خصوصیت عمده و بارز قمر سنتشکنی او است. در این راه او تنها نبود. زنان دیگری هم داریم. مثلا ژاله فراهانی که سالها پیش از فروغ جسارت داشت در شعرهایش حس زنانگی را پنهان نکند. یا پژمان بختیاری. حتی، قبلتر قرهالعین را داریم که شخصیتی بسیار نیرومند و رادیکال دارد و بسیار فراتر از زمان خودش است.
اما، این یک فرصت برای ما است که بالاخره فیلمی درباره قمر ساختهشده. نه درباره قرهالعین فیلم بدون حاشیه ساختهشده نه درباره فروغ یا ژاله فراهانی. قمر درزمان خودش چنان پرآوازه و محبوب بود که شاعران زیادی دربارهاش شعر سرودهاند.
مانع شدند. هرچند به دلیل چندوجهی بودن شخصیت و زندگی قمر، میتوان چند مجموعه ساخت نه فقط یک فیلم سینمایی یا مستند. ولی بهدلایل متعدد این امکان در شرایط حاضر وجود ندارد. صدیق تعریف، این موانع را به شکل دیگری هم روایت میکند.
حتی تا این اندازه که اگر کسی ترانهای از قمر را بازخوانی کند، معمولا اجازه نمیدهند نام قمر را به عنوان یادآوری اصل ترانه بر آلبوم بیاورند. شاید به همین دلیل هم هست که مستندی که با موضوع واحد قمرالملوک وزیری ساختهشده، «صدای ماه» نامیده شده و اشاره مستقیمی به قمر در آن نیست. همین که این مستند ساخته شده جای خوشحالی دارد. بهویژه آنکه مشاور و تهیهکنندهاش موزیسینی بزرگ است.
صداهای خوب!
صدیق تعریف معتقد است در موسیقی ایران، در میان زنان، صداهای خوب کم نداریم. تاکید میکند «خوانندههای خوب و بسیار قوی داشتیم و داریم، مثل روحانگیز، ولی هیچکدام قمر نمیشوند. صدای هایده و مهستی هم خوب هستند. حمیرا اگر قدر صدای خود را میدانست و آن را بخاطر اقبال مخاطبانش زنانه نمیساخت، میتوانست، حتی فقط به خاطر بازخوانی ترانهای که از روحانگیز داشت، ماندگار در موسیقی ایران شود».
تعریف به خوانندههای دیگر هم اشاره میکند و معتقد است که رپرتوار موسیقی ایران را همه این صداها باهم میسازند. «مجموعه صداها، ترانهها و تصنیفها هستند که رنگآمیزی موسیقی کشور را میسازند».تعریف در وصف ویژگیهای آواز به یک نکته خاص اشاره میکند که برای بسیاری از دوستان و علاقمندان موسیقی زنان، تازگی دارد.
او میگوید: «آواز، نه البته تصنیف، اصولا هنری مردانه است. نه از نظر جنسیت، بلکه از نظر قدرت و جنس صدا».
او برای تبیین این نکته اشاره میکندکه صحبت زنانه و مردانه بودن این یا آن موسیقی نیست. و با این تاکید است که میگوید: «صدای قمر، به عنوان آوازخوان، چنین ویژگی و خصلتی داشت.» هرچند که صدای هنرمندانی چون روحانگیز، حمیرا، مهستی و هایده از صداهای تاپ و برجسته یکصدسال اخیر است.
در انتها، لازم است از تدوین نیرومند مستند «صدای ماه» هم یاد شود. تقطیعهای مداوم و بسیار دقیق و ترکیب صدا و تصویر از امتیازهای فیلم است. مستندی به یادماندنی با موضوع خوانندهای خاطرهانگیز و مانا با همکاری و تهیهکنندگی موزیسینی ارجمند.