کافه جای قهوهخانه را میگیرد!
«پس از شهریور ۱۳۲۰ کشور وارد فضای دیگری شد. بسیاری افراد که سالها از حرفه خود منع شدهبودند و اجازه انتشار نشریه و اشتغال به روزنامهنگاری و مجلهنویسی نداشتند، کار خود را از سر گرفتند. رواج کممانند روزنامهخوانی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و درآمدزایی، سود سرشار و تاثیر و نفوذ ادواریهای کاغذی سبب شد عدهای هم با انگیزهای سیاسی و اقتصادی به روزنامهنگاری روی آورند. اما در مجموع، روزنامهنگاری ایرانی بهخصوص مجلهنگاری فرهنگی و هنری سهم بسزایی در گشودگی افق دید ایرانیها در سالهای ۱۳۲۰ دارد. روزنامهنگارهای مترجم با برگردان متون گوناگون از دیگر زبانهای دنیا سبب شدند مطبوعات بر ادبیات تاثیر شگرف و شگفتی بگذارد. شهریور ۱۳۲۰ سرآغاز یک دوره ۱۲ ساله رهایی است که میزان باسوادها با دهههای پیشین قابل مقایسه نیست. در مشروطه اول، قهوهخانه کانون ارتباطی بود و باسوادها برای بیسوادها روزنامه میخواندند. اما در سالهای ۲۰ کافه جای قهوهخانه را گرفت و کانونی ارتباطی شد. جامعه تکصدایی نبود. صداهای گوناگون سبب شد نگاه عام و خاص به حیات دگرگون شود. در این میان ستیهندگی با برجایمانده و میراث گرانبها هم به چشم میخورد. سالهای ۲۰ روزگار تجربههای بیشمار بود. انجمن هنری «خروس جنگی» در زمانهای شکل گرفت که حزبینگاری و سیاستبازی تا عمق فرهنگ و هنر ایران رسوخ کردهبود. در این روزگار آشفتگی، همه به دنبال مفر میگشتند. هنرمندها، نویسندهها و روزنامهنگارها در سالهای ۲۰ متوجه شدند با وجود دهها حزب، گروه و دسته سیاسی اگر با ایجاد انجمنها، اتحادیهها و به طورکلی تشکلهای خاص به کار و بار خود سامان ندهند و هویت مستقلشان را به جامعه نشناسانند، به زودی به وسیله صنوف دیگر بلعیده خواهندشد و به مرور از هاضمه سیاستمدارها عبور خواهند کرد»
«پشت بام– مجله تخصصی هنرهای تجسمی» شماره دو؛ گفتگو با سیدفرید قاسمی؛ ۱۳۹۸؛ ص ۶۴؛