سلام
سازمانها و انجمنهای مردمنهاد چگونه و تحت چه شرایطی میتوانند تداوم داشتهباشند و در زندگی مردم نقش بازی کنند؟ این پرسشی است به عمق تاریخ و به وسعت جهان. برای درک اهمیت این پرسش لازم است نخست به این پرسش پاسخ دهیم که چنین نهادهایی چگونه شکل میگیرند و حتی چرا باید شکل بگیرند. یک نهاد اجتماعی بر اساس چه نیازی به وجود میآید و آیا آن نیاز را مرتفع میکند یا باید بکند یا نه؟ نخستین گزاره در پاسخ این رشته پرسشها آن است که هر نهاد و تشکلی در ارتباط با یک نیاز یا نفع به وجود میآید. اگر چنین نباشد، یا اصولا شکل نمیگیرد یا دوام نمیآورد. چند مثال دم دستی میتواند این موضوع را روشن کند. در اوایل بعد از انقلاب برخی نیازهای روزمره مردم بهصورت جیرهبندی و محدود توزیع میشد، مثلا میگفتند برای هر راننده در سال دو حلقه لاستیک تعلق میگیرد و متولی توزیع این لاستیکها اتحادیه مثلا کامیونداران بود. طبیعی است همه کامیوندارها علاقمند بودند در چنین اتحادیهای عضو شوند. همینطور در توزیع روغن موتور، کاغذ چاپ و غیره. اگر چنین نفع و نیازی برای عضو نهاد یا انجمن نباشد آن انجمن نفع و فایدهای برای هیچکس ندارد. ما در زندگی حرفهای خود با انجمنها و سازمانهایی آشنا هستیم که حتی برای بقای عضویتمان در آنها حق عضویت پرداخت میکنیم ولی برای شرکت در انتخابات ادواری آن علاقهای نشان نمیدهیم و اصولا بود و نبود آن تاثیری در کار و بار ما ندارد. بنابراین هر انجمن و نهاد مردمی باید به نیاز یا نفع اعضای خود پاسخ دهد. این نیاز، لزوما، مادی و ریالی نیست.
میتواند نیاز اعتباری و اجتماعی باشد. میتواند نیاز به آگاهی درباره امور اطراف صنف باشد، میتواند جنبه آموزشی و فرهنگی داشتهباشد. بالاخره باید رشته وصل با مخاطب خود را داشتهباشد. پس نخستین شرط تشکیل و تداوم هر سازمان و انجمن مردمنهاد صنفی و اجتماعی آن است که نفع شخصی و عمومی اعضا را پاسخ دهد و نیازی از او را مرتفع کند. اما، دومین شرط تشکیل و تداوم چنین نهادهایی ساختار و روند دموکراتیک آن است. در همان ابتدای امر باید تمام اعضای ارکان اصلی و رسمی آن به صورتی کاملا دموکراتیک برگزیده شوند و طبق اساسنامه و اهداف آن، مرتب و بهتناوب، گزارش فعالیت دادهشودو در انتهای ماموریت هم به روش کاملا دموکراتیک انتخابات برای مدیریت بعدی برگزارشود. مصادیق زیادی داریم که عدم روند دموکراتیک در سازمانهای مردمنهاد آن را از سودمندی ساقط کرده و خود عاملی شده برای کدورتها و کشمکشهای فردی و گروهی. بنابراین، در عین حالی که وجود این نوع نهادها لازمه زندگی و فعالیت در جهان مدرن است، نحوه تشکیل و تداوم آنها هم نیازمند شرایطی خاص است که بدون رعایت آنها تشکیلشان غیر ضرور و تداومشان مورد تردید است.