سلام

در عرف مطالعات شهرسازی، و گاه معماری، رسم است که باید نظر و نیاز مخاطب استعلام و سنجیده شود. به این معنا که اگر قرار است برای یک محله طرح ساماندهی و احیا نوشته‌شود، باید بدانیم اهالی چه نظری دارند و نیازهای محله را در چه محورهایی مطرح می‌کنند. این استعلام و بررسی به روش‌های مختلف صورت می‌گیرد و ساده و راحت‌ترین روش، پرسش‌نامه است. پرسش‌نامه بین اهالی توزیع می‌شود و پس از جمع‌آوری، دسته‌بندی و تحلیل می‌شود. معمولا در این نوع پرسش‌نامه‌ها نظر مردم در مورد امنیت، ایمنی، پاکیزگی و امثال این‌ها پرسیده می‌شود و سپس درباره نیازهای محله در قالب پاسخ‌های چندجوابی پرسش‌هایی مطرح می‌کنند. این روش، به هر حال روش رایجی است و در عرف مطالعات شهری، از راحت‌ترین روش‌ها به شمار می‌رود. اما آیا می‌توان بر مبنای پاسخ‌های مردم در خصوص نیازها طرح شهری نوشت؟ این پاسخ‌ها تا چه حد قابل استناد هستند؟ آیا مردم عادی محله قادر هستند نظر کارشناسی به پرسش‌ها بدهند؟ آیا نیازهای مطرح‌شده توسط آنان نیازهای واقعی و قابل استناد هستند؟ خوب است در این مورد مثال بزنیم. در غالب محله‌ها وقتی از اهالی در مورد نیازها پرسیده می‌شود، عموما و غالبا دو نیاز را مطرح می‌کنند: فضای سبز و میدان میوه و تره‌بار. ولی آیا در همه‌جا می‌توان میدان میوه و تره‌بار احداث کرد؟

 

آیا جمعیت محله جوابگوی فروش غرفه‌ها خواهدبود؟ آیا در محله، در شرایط موجود، واحدهای عرضه میوه و تره‌بار وجود ندارد؟ و تردیدهایی از این قبیل. در مورد فضای سبز هم از این نوع تردیدها می‌توان مطرح نمود.

غرض از طرح این موارد آن است که تاکید شود تهیه طرح کلان یا موضعی برای یک محله یا شهر، روند و کاری علمی است و باید توسط کارشناس‌و متخصص این‌حوزه تهیه شود. موضوع چنان جدی و مهم است که گفته شود تهیه و اجرای طرح شهری حتی در حوزه توانایی و اختیار مدیریت شهر هم نیست. مدیر شهر و ناحیه هم حق ندارد و توانایی ندارد برای محله یا شهر طرحی را پیشنهاد و سپس اجرا نماید. بنابراین، هر طرح شهری باید امضای یک مشاور معتبر معمار و شهرساز را در پای خود داشته‌باشد. در این خصوص، نکته ظریف دیگری هم هست. نظر اهالی محله، درست یا غلط، تنها در طرح ارائه‌شده توسط مشاور ممکن است تاثیرگذار باشد ولی وقتی نوبت مدیریت شهری می‌رسد و طرحی به صلاحدید خود و بدون انجام مطالعات دقیق کارشناسی اجرا می‌شود اثرتخریبی آن بلافاصله در شهر دیده می‌شود. کوچه‌ها و پهنه‌های متروک و مخروب شهری که تبدیل به فضاهای بی‌دفاع شهری شده‌اند حاصل این نوع نگاه و اجرا از سوی مدیریت شهری است. نمونه‌های فراوان این تخریب‌ها در تمام شهرهای کشور وجود دارد و متاسفانه همه آن‌ها تبدیل به معضل و مشکل شهری و اجتماعی شده‌اند.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۳۶

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx