سلام

امروز در برخی کشورهای جهان، به ویژه در اروپا، بخشی از وظایف یک خانه را با همسایه‌ها به اشتراک گذاشته‌اند. مثلا همه خانه‌ها، لزوما ماشین لباس‌شویی ندارند. در کل مجتمع بزرگ یا کوچک مسکونی فضایی برای ماشین لباس‌شویی بزرگ صنعتی وجود دارد و تمام اهالی از آن ماشین استفاده می‌کنند. البته که با نظم و آیین خاص که همه منتفع شوند و مشکلی هم نباشد. در برخی مجتمع‌ها آشپزخانه مشترک هست. لازم نیست شما تمام وسایل ریز و درشت آشپزی را اختصاصی خودتان در خانه داشته‌باشید. می‌توانید از لوازم مشترک آشپزی استفاده‌کنید. البته نه لزوما ظرف‌و ظروف. دربسیاری از مجتمع‌های بزرگ سالن‌هایی برای پذیرایی هست و شما در آن سالن‌ها که عموما توسط حرفه‌ای‌ها نظافت و نگهداری می‌شوند، از مهمان‌تان پذیرایی می‌کنید. به این ترتیب امر میزبانی و پذیرایی را برای خودتان ساده می‌کنید و به همین دلیلِ ساده علاقمندی بیشتر برای دیدن دوست و آشنا و پذیرایی از آن‌ها خواهید داشت. شکل این آشپزخانه یا سالن پذیرایی برحسب سلیقه و سطح اجتماعی و اقتصادی اهالی مجتمع متفاوت است. مهم آن است که اهالی خانه، فرقی نمی‌کند زن یا مرد، از بار «کار ثانوی» بی مزد و مواجب راحت می‌شود و وقت آزاد برای ارتقای سطح روانی و فرهنگی خود پیدا می‌کند.

 

روشن است بخشی از زمان مفید زندگی هریک از ماها برای تهیه غذا و شست‌وشو و این قبیل کارها صرف می‌شود. هرچه بشود از حجم این زمان کم کرد، آرامش بیشتری به اهالی می‌رسد.این حرف‌ها روی کاغذ درست است. اما در عمل چی؟ صرف‌نظر از درست یا نادرست بودن این سبک زندگی، عامل مهمی که در روش زندگی ماها هست، آداب میزبانی است. در جامعه ما صحب‌خانه با نوع و جنس پذیرایی‌اش از مهمان، سطح و عمق ارتباط خود با او را به نمایش می‌گذارد. میزبانی، در عرف ما، یک فرهنگ است نه یک وظیفه. مادوست‌تر می‌داریم غدایی‌را جلومیهمان بگذاریم‌که خودمان و با نیت پذیرایی از او تدارک دیده‌ایم. ما دوست می‌داریم تمام اجزا و عناصر سفره را خودمان بچینیم تا میهمان حس کند چقدر مورد احترام ما است و چقدر در دل ما جا دارد. این‌ها سنت‌های خوب و زیبای ایرانی هستند. هرچند در دیگر کشورها هم چنین سنت‌هایی وجود دارد. با این‌حال باید پذیرفت که حرکت اجتماعی جامعه وظایف و فضاهای تازه‌ای در برابر ما قرار می‌دهد. همان‌گونه که روزگاری لباس را در تشت می‌شستیم و در برابر ماشین لباس‌شویی مقاومت می‌کردیم، شایدروزی برسدکه پذیرایی‌از میهمان در خانه‌مان را امری تاریخی و مربوط به گذشته تلقی کنیم! اگر فرهنگ پذیرایی از مهمان در سالن مشترک مجتمع مسکونی ارتقا یابد و این سالن‌ها «خودی» شوند، چه بسا بتوانند جای میزناهارخوری خانه را بگیرند و میزبانی را راحت و دلنشین‌تر کنند. باید منتظر شد و حرکت جامعه را دید.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۳۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx