سلام
اوضاع تقریبا نابسامان بافتهای تاریخی، برای همه روشن است مگر آنانی که عمدا چشمشان را بستهاند و خود را به نشنیدن میزنند. چرا؟ بماند. هنوز نگاه و چشمانداز قابل تحقق برای حفاظت و ارتقای منزلت زیستی بافتهای تاریخی وجود ندارد. حتی شاید لزوم حفظ بافتهای تاریخی هم تبدیل به یک اصل و حکم تاریخی نشدهاست. پرسش اول این است: تدوین چشمانداز و سپس حفاظت از بافتهای تاریخی به عهده کیست؟ پاسخ بسیار روشن است و از قبل همه آن را میدانیم: دولت! بهویژه وزارت میراث فرهنگی یا شهرداری.
حال، بهقول بچهها، و به رسم افسانهها، بیاییم چشمها را ببندیم و باز کنیم، ببینیم هیچ خبری از دولت و شهرداری نیست! اصلا کاری به خوب و بد دولت و شهرداری نداریم. صحبت سر این است که اگر ما باشیمو این همه بافتو خانه تاریخی، چه ازدست ما برمیآید برای حفظ و توسعه آنها. در جهان مدرن، کمکم، نهاد دولت رو به افول است و نهادهای مردمی باید جایگزین شوند. این روند در کشورهای مختلف در درجات مختلف در حال وقوع است. ولی گریزناپذیر و غیر قابل اجتناب است. حال، چه بهتر خود مردم پیشگام شوند و در مورد حوزههایی که مستقیما به خودشان مربوط است پا پیش بگذارند.
خانههای تاریخی، عموما، متعلق به خود مردم هستند. چه میشود و چه باید کرد خود مالکان این خانهها حافظ این میراث شوند. چه باید کرد سازمانهای مردمنهاد میراث فرهنگی، بهجای تلاش درجهت جلب حمایت دولت، دنبال تشویق مالکان خانههای تاریخی برای احیای ملک خودشان باشند. اگر مشکل حقوقی دارد این سمنها دنبال حل آنها باشند.
اگر نیاز به حمایت مالی دارند، این سمنها الگو و قالب مشارکتی تعریف کنند و مالک را به حمایت عمومی و واقعی مردم دلگرم کنند. مطمئنا، اگر روزی مردم به این نتیجه برسند که چشم امید به هیچ حمایت دولتی نبندندو خودشان باید آستین بالا بزنند، آن روز ابتدای رنسانس و نوزایی حفاظت از بافتهای تاریخی این کشور خواهدبود. این لحظه چندان دور نیست. موج گرایش به خانههای تاریخی در سالهای اخیر بسیار شتابان و امیدوارکننده در حال پیشرفت است و دیر یا زود تبدیل به جریان غالب در فرهنگ کشور خواهدشد، چه بهتر که شتاب آن را بیشتر کنیم. از سوی دیگر، همزمان با اوجگیری تمنای بافت تاریخی در میان مردم، ناتوانی و حتی بیعلاقگی دولتها برای حفاظت از این آثار هرروز نمایانتر از روز پیش میشود. پس، از یک طرف، امید به حمایت و اقدام دولت رنگ میبازد، از سوی دیگر، میل به مشارکت در بازآفرینی شهری و احیای بافتهای تاریخی توسط خود مردم، هر روز بیشتر میشود، پس، فردای روشنی در پیش است. باید خودمان را برای آن روز آماده کنیم و بکوشیم تکتک ما هم سهمی در آن داشتهباشیم. گریزی نداریم، این میراث مال ما است و باید خودمان از آن حراست کنیم.