داخل خانه امن است؟!
«من عکس زیاد دارم. عکس روز دارم، عکس غروب دارم، عکس شب دارم. عکس بدون باران دارم. روی همین حساب، پیشنهاد میکنم آنها را نگاه کنید. نظرتان را راجع به آنها بگویید. عکسی دارم که فوکوسش جلوئه؛ عکسی که فوکوسش عقبه، میانه است. بنابراین از شما میخواهم این عکسهارا نگاه کنید و نظرتان را بگویید.
این دری است که ما گذاشتیم برای خانههایمان. واقعیتش این است که فقط باعث امنیت میشد یا کارهای دیگر هم میکرد؟ ما آدمها کی فهمیدیم باید برای خانههایمان در بگذاریم؟ و این در گذاشتن برای خانه از کی شروع شد؟ چه کسی از این در، دیروز صبح یا امروز صبح رفته بیرون؟ چه کسی آمده تو، چه کسی؟ آن که رفته توی این خانه، آیا برگشته یا برنگشته؟
آیا وقتی کسی از خانه خارج میشده، کسی داشته بهش نگاه میکرده؟ یا نه، خیلی عادی از کنارش مثل یک گلدان گذشته. احتیاج به گلدان داشته یا نداشته؟ و اینکه آدمها با داشتن این در توی خانه راحت بودند یا نه؟ آدمها شاید با داشتن چنین دری احساس آرامش کنند، شاید هم ترس. . . نمیدانم.
شاید نیمهشب به این فکر میکنند که کسی آن در را شکسته و آمده تو، یا نه، گرفتهاند خوابیدهاند.
در هرصورت، آدمها فکرهای مختلف میکنند و نمیشود بهشان گفت که اینجوری فکر نکنند و میشود دیگه. . . نمیدانم! با خودم داشتم فکر میکردم آدمها با گذاشتن درهای غولپیکر اینجوری، باز هم احساس امنیت میکردند یا نه، در بیشتر نماد امنیت بوده ولی آدمها میترسیدند، در نوع خودش ترس هم شیوههای مختلفی دارد. داشتم با خودم فکر میکردم که آدمها با داشتن همچین دری احساس دلقرص میکردند یا نه، بازهم میترسیدند؟ . . . نمیدانم»
عکس و گفت؛ داود امیری؛ موسسه فرهنگیهنری اردیبهشت عودلاجان؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۱؛ ص ۱۲
(مجموعه عکسهای زندهیاد داود امیری، که دلنوشتههایی همراه دارند. راهنمای بسیار خوب برای درک عکس و عکاسی.)
