سلام

در سال‌های اخیر، خوشبختانه، جریان‌های فکری و رفتاری خوبی در جامعه رشد کرده و می‌کند. نوعی مدنیت معاصر در حال شکل‌گیری است که برپایه مفاخر و داده‌های تاریخی و فرهنگی کشور استوار است. تشکیل و فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد متنوع و مختلف در حوزه میراث فرهنگی، محیط زیست و امثال آن نوید دوره و دوران خوبی در تاریخ اجتماعی کشور است. در شهر کوچکی چون سیراف سال‌ها است سازمان مردم‌نهادی فعال است که اولا کاملا بصورت مرتب‌و قانونمند، سال‌به‌سال انتخابات داخلی برگزار می‌کندو مدیرش را انتخاب می‌کند و ثانیا در اغلب رویدادهای میراث فرهنگی و تاریخی کشور و حتی کشورهای همسایه غرفه سیراف را برپا می‌دارد و بدون کمک و حمایت هیچ فرد و سازمانی در راه اعتلای سیراف  فعالیت می‌کند. سال‌ها و سال‌ها یک انسان نازنین بار سنگین راهنمایی تخت سلیمان را به دوش می‌کشید، بیش از چهل سال. با عشق و عرق و علاقه. در خرقان و در بوشهر و در کاشان همین‌طور. هنرمندی که دل‌وروده خیابان‌های داغون و زخمی‌شده کاشان در سایه تعریض کوچه‌ها را تبدیل به منظر تاریخی شهر می‌کرد، همان‌قدر در اعتلای کشور و مفاخر آن نقش داشت که فلان مهندس جهادکشاورزی که زمین‌های بایر افتاده در کنج همسایگی شهر سمنان را تبدیل به باغ‌های مثمر انار کرد و اکوسیستم شهر را اعتلا بخشید.

 

کارمند دون‌پایه گرمساری که از شان و منزلت تاریخی کارخانه متروک پنبه پاک‌کنی شهرش می‌گوید و دوستداران میراث را در این فضا راهنما می‌شود، همان‌قدر سرمایه ملی و اجتماعی به شمار می‌رود که فلان استاد معماری دانشگاه آزاد که کلاس‌های میدانی خودرا در بافت تاریخی شهر برگزار می‌کند. این‌ها همه، نشانه‌های بسار مهم و زیبایی هستند از تمنای سربرکشیده در میان مردم کشور برای حراست و حفاظت از داشته‌های فرهنگی و مدنی این سرزمین. قدر همه این‌ها را باید دانست. امروز، برخلاف دو سه دهه پیش، تخریب بافت تاریخی به بهانه توسعه شهری افتخار محسوب نمی‌شود. امروز تقریبا تمام کسانی که در روزگاری نه چندان دور با افتخار بر بلندای بولدوزر می‌نشستند و خانه‌های تاریخی را با خاک یکسان می‌کردند از کرده خویش پشیمانند و گاه جزو هواداران احیای بافت تاریخی شده‌اند و در کارگروه‌های مختلف برای بافت و ابنیه تاریخی فعال هستند. این اقبال عمومی را می‌توان تا حدزیادی ناشی از آگاهی عمومی درباره ارزش‌های ملی و فرهنگی دانست و گرامی داشت. در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور به این می‌نازند که در ایام گردشگری، مثل نوروز، بر دروازه شهر یا روستا، پرده بزنند که به «شهر تاریخی» خوش آمدید! همین اهالی ساده شهرها و روستاها هستند که در ورودی شهر یا میدان‌های آن میز خدمت می‌چینند برای راهنمایی مسافران. کم چیزی است این؟

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۴۰

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx