سلام

گفته‌شد نگاه واقعی و غیرموزه‌ای به بافت، نخستین شرط موفقیت احیای بافت‌های تاریخی است. این لازم است ولی کافی نیست. در بافت تاریخی باید «زندگی کرد». بر سر این جمله حرف و حدیث زیاد است. «زندگی کردن» با «زندگی را مصرف‌کردن» فرق دارد. متاسفانه، در این روزها، آنانی که در این بافت‌ها سکونت دارند، عموما از دسته دوم هستند. با برنامه‌ها و سیاست‌هایی که تا کنون در بافت‌های تاریخی محقق شده، آن را تبدیل به محل زندگی اقشار درجه دو جامعه کرده. درجه دو یعنی شهرنشینانی‌که به اجبار در آن‌جا هستند اگر امکان مالی کافی داشته‌باشند به نقاط دیگر شهر کوچ می‌کنند. بخشی از این وضعیت معلول سیاست‌های غلط مدیریت جامعه و مبانی نظری غلط معماران و شهرسازان است. در بافت تاریخی چنان باید کرد که مردم به زندگی درآن‌ها فخر بفروشند. زندگی در بافت تاریخی باید تبدیل به تفاخر اجتماعی شود. پس باید در مرمت و احیای آن اصول و نکاتی را رعایت کرد که به نیازهای واقعی زندگی امروز پاسخ دهد. کجا انسان خوش‌فکر خانه حیاط‌دار را رها می‌کند و در یک جعبه به نام واحد آپارتمانی زندگی می‌کند؟ مشروط بر این‌که بافت را در زمان گذشته حبس و منجمد نکنیم. در تمام تاریخ مدنی کشور، بافت‌هایی که امروز صفت «تاریخی» پیدا کرده‌اند مکان زیست مردم بوده و متناسب با نیازهای روز تغییر و تکامل پیدا می‌کردند.

هیچ اتفاق غیرعادی هم نمی‌افتاد. تکامل معماری به روشی معقول و منطقی اتفاق می‌افتاد. حال چه شده که ما دنبال منجمدکردن بافت‌ها در گذشته تاریخ هستیم. حال که می‌توان از سامانه سرمایش و گرمایش به روشی منطقی و متناسب با چهره و روح خانه‌های تاریخی استفاده کرد چرا باید خودمان را از آن محروم کنیم و دنبال بادبزن دستی و اجاق ذغال بگردیم؟ تاریخ و تکامل را نمی‌توان متوقف‌کرد. تکامل اجتماعی مثل آب روان است اگر راه برایش بازکنیم، به صورتی عادی و نافع حرکت می‌کند اگر جلو آن را بگیریم ممکن است تبدیل به سیلاب شود. بنابراین دومین شرط موفقیت احیای بافت تاریخی آن است که آن را قابل زیست برای افراد و اقشار فرهنگ‌دوست جامعه کنیم و تشویق کنیم افرادی از گروه‌های مرجع اجتماعی زندگی و کار خود را به آن‌جا ببرند. با حضور این گونه افراد در بافت تاریخی، به‌خودی خود، شان و منزلت گمشده به آن‌ها برمی‌گردد و برای زندگی در آن‌ها بین مردم مسابقه داده می‌شود. بی هیچ تردیدی، زندگی در حال‌وهوای خانه‌های تاریخی بسیار دلنشین‌تر از زندگی در آپارتمان است. فقط باید این خانه‌ها را از ظرفیت زندگی‌پذیری‌شان محروم نکنیم. در سال‌های اخیر این تمایل در میان مردم، کم‌کم، شکل می‌گیرد و بسیاری‌ها از آرزوهای خود برای زندگی‌کردن در چنین مکان‌هایی می‌گویند. پس شرایط برای احیای درست و منطقی بافت‌های تاریخی مهیا است.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۵۱

0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx