سلام
نوروز اتفاق بزرگی است. این را همه میدانیم. اما بهتر است بزرگی این رویداد سالانه را از جهات مختلف بررسی و شناسایی کنیم. از دید ما، نوروز بهانهای بزرگ برای توجه به ارزشهای انسانی و ملی است. توجهی که اگر در طول سال تداوم یابد، حتما و قطعا، ما مردم ایران را سرآمد ملتهای جهان از زاویه ارزشهای انسانی میکند. در این یادداشت به وجوه خاصی از این توجه اشاره میکنیم.
یکی از اصلیترین نشانههای این توجه، جستجوی اصالت و هویت است. و سفر به اماکن تاریخی و باستانی بخشی از این جستجو است. خوشبختانه، در سالها و دهههای اخیر سفر به این مکانها جزو عادات رایج مردم ما شده. صرفنظر از درجه تحصیلات یا علائق مدنی، مردم در تعطیلات نوروز در هر سفری به هر شهری در جستجوی این آثار هستند. دیدن این آثار نشانه توجه به ریشه است. انسانی که به ریشههای خود توجه دارد، حتما اصالت و هویت خود را ارج میگذارد و به همین خاطر کمتر پرخاش میکند و کمتر استرس دارد. خاصیت اصالت خانوادگی و هویت ملی آن است که آدمی قدر و منزلت خودرا میشناسدو رفتارهای متین پیشه میکند و حاضر نمیشود وارد هر جنگ و دعوای الکی شود.
هرکس که ریشه و اصالت داشتهباشد، و به این امر هم واقف باشد، حتما رفتار فاخر خواهدداشت. این همان صفتی است که در مورد برخی ملتها گفته میشود، با این ترجیعبند: «اصل و نسب دارند!». اما نوروز سببساز رفتار فاخر روزمره هم میشود که علاوه بر اثرات توجه به ریشه و اصالت است. مردم در این روزها خوشاخلاق میشوند. به همدیگر در سلامدادن پیشی میگیرند. در کوچه و خیابان، در گذر از معبر شتاب بیمورد نشان نمیدهند. عجله ندارند. عادی رفتار میکنند. اصرار بر سبقتگرفتن در رانندگی ندارند و اصول زندگی و رفتار اجتماعی را بیشتر رعایت میکنند. همینکه در شب عید خانهتکانی میکنند، باعث میشود شادابی به زندگیشان بیاید و همین شادابی سبب رفتار خوب میشود. این را بپذیریم که مردم، همه، ذاتا خوب و نیکو هستند و این مشکلات زندگی است که آنان را پرخاشگر یا تندخو میکند. درست است که در روزهای نوروز مشکلات از بین نمیروند، ولی درست مثل میدان جنگ که هرگونه آتشبس در نبرد سبب آرامش میشود، مردم هم در نوروز تصمیم میگیرند یک نصف ماه را آتشبس بدهند تا کمی آرامش پبدا کنند. بنابراین اگر بتوانیم آموزههای نوروز را در روزهای عادی سال بهکار بگیریم، قطعا بسیاری از تنشهای روزمره اجتماعی و فردی ما کاهش مییابد. این تداوم چگونه ممکن است؟ نخست از این طریق که سفرهای نوروزی ما به اصل و مکان ریشههایمان در حد عکس و سلفیگرفتن نباشد و دانش مدنی و تاریخی ما افزایش یابد و ریشههای تمدن و مدنیت خود را بشناسیم. بدانیم که چرا زمانی ما آقای جهان بودیم! . . . .