مدرسه عالی مدیریت گیلان

«وقت ورود آقای دکتر اقبال نیم‌خیز شد و دست داد و نشست و فوری گفت: آقای والی‌پور دست ما را بند کردی. خانم دیبا از شما خیلی تعریف کرد و مرا در معذوریت قرار داد. شما تحصیلکرده‌های آمریکا چه چیزهای تازه‌ای در این مملکت وارد می‌کنید‌. این هیات امنا دیگر چه صیغه‌ای است که دارد کم‌کم به سیستم دانشگاهی ایران وارد می‌شود؟ وظایف و مسئولیت‌های آن را شرح دادم و در پاسخ سخن نیشدارش به ایشان گفتم اکنون نوبت ما تحصیلکرده‌ های ینگه‌دنیایی است که رسالت تاریخی خود را در کشور انجام دهیم، همان‌طور که زمانی نیز شما تحصیلکرده‌های فرنگ‌رفته انجام دادید. دکتر اقبال با پوزخند سری تکان داد و گفت: ما هم قصد خدمت داشتیم. ولی فرانسه قدرت نداشت حامی تحصیل‌کرده‌های خود در ایران شود. درباره سایر اعضای هیات امنا پرسید، گفتم هنوز انتخاب نشده‌اند ولی این افراد مدنظر هستند: محمدعلی قطبی (دایی شهبانو)، سناتور صفاری (شهردار اسبق اصفهان)، سپهبد سیو شانسی (مسئول امور مدیریت ارتش)، دکتر معتمد وزیری (معاون وزارت دارایی)، منوچهر نیک‌پور (رئیس بانک سپه) و حسین کاظم‌زاده (وزیر علوم) که به اقتضای سمت عضو هیات امنا می‌شوند. دکتر اقبال گفت: من در این هیات چه‌کاره هستم؟ گفتم امیدوارم ریاست آن را بپذیرید. پاسخ داد: به شرط آن‌که زیاد از من کار نکشید. گفتم: نه قربان. دو سه جلسه در سال. بعد اجازه خروج گرفتم. او باز نیم‌تکانی به خود داد و به انگلیسی گفت «گود لک». اولین جلسه هیات امنا در دفتر کار دکتر اقبال در شرکت نفت و با حضور وزیر علوم و سایر اعضا تشکیل شد. به پیشنهاد من دکتر پرویز کیقبادی رئیس دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه تهران به عنوان خزانه‌دار و مسئول امور مالی مدرسه عالی مدیریت انتخاب شد. در این جلسه نام‌نویسی از ۳۰۰ دانشجو در سال و میزان چهار هزارتومان شهریه سالیانه تصویب شد. تشکیل جلسه هیات امنا با حضور وزیر علوم و آموزش عالی گام بزرگی به سوی آرمانی بود که با آن از آمریکا آمده‌بودم. چندماهی به سال تحصیلی ۵۱-۱۳۵۰ نمانده‌بود، لذا برای ارزیابی امکانات موجود به لاهیجان رفتم تا بفهمم چه چیز قابل استفاده‌ای از گذشته باقی مانده‌است. به جز حدود ۳۰۰ دانشجو و چند کارمند معلق از کار، از استاد و مدرس خبری نبود. . دو ماه بعد مدرسه عالی را . . . برای اولین بار آماده کردم!»

در هوای یک رویا؛ گفتگو با دکتر ایرج والی‌پور؛ دکتر غلامرضا خاکی؛ انتشارات لوح فکر؛ چاپ‌ یکم؛ ۱۳۹۹؛ ‌‌ص ۱۳۰

(آشنایی با گوشه‌ای از تاریخ معاصر ایران با تاکید بر ایجاد یک نهاد آموزش سازمانی مهم از دید یکی از بنیانگذاران آن.)

 

 

 

کتاب مکتب خانه در ایران