سلام
تهران پایتخت ایران است. گفته میشود تمام امکانات کشور متمرکز در تهران است. بهترین بیمارستانها، بزرگترین صنایع، بیشترین سینماها و کنسرتها، الی آخر! اما این تمام داستان نیست. تهران در برخی حوزهها نه تنها سرآمد کشور نیست بلکه نسبت به برخی استانها عقبمانده هم هست. یکی از این حوزه، برخلاف تصور عام، حوزه دانشگاه و دانشجو است. طبق آمار، استان تهران نزدیک به ۸۷۳ هزار دانشجو دارد. عدد کوچکی نیست. در نظر بگیریم که کل استان سمنان کمی بیش از ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. یعنی تعداد دانشجویان استان تهران حدود ۲۵ درصد بیش از جمعیت یکی از استانهای کشور است. اما قضیه به همین سادگی نیست. همین استان سمنان نزدیک به ۹۹ هزار نفر دانشجو دارد. یعنی کمی کمتر از ۱۵ هزار نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت استان. اما این عدد در استان تهران نزدیک به ۶۹۰۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت استان است. پس، از نظر نرخ دانشجو، استان سمنان دانشگاهیتر از تهران به شمار میرود. از این زاویه استانهای قزوین، یزد و حتی ایلام هم جلوتر از تهران هستند. در قزوین از هر ۱۰۰ هزارنفر جمعیت، نزدیک به ۸۶۰۰ نفرشان دانشجو هستند. در یزد حدود ۷۷۰۰ نفر و در ایلام بیش از ۶۸۰۰ نفر. این عدد و رقمها نشان از نسبت حضور دانشجو در شهر و استان دارد. ولی این عددها چه میگویند؟ و چه تاثیری بر حال و هوای شهر و استان دارند؟ وقتی نسبت تعداد دانشجو به جمعیت شهر بالا است، یعنی شهر و استان مطالبات اجتماعی و فرهنگی موثری دارد.
حضور دانشجو در شهر، قطعا، رفتارهای اجتماعی شهر را تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیر، بخصوص، وقتی محسوستر است که دانشجویان بومی دانشگاهها زیاد نباشند. حضور دانشجویان غیربومی در شهر و زندگی خوابگاهی آنان، سبب تبادل فرهنگی پویا و موثر میهمانان و اهالی شهر میشود. در برخی شهرهای کشور، بخصوص در استانهای جنوبی کشور، راهاندازی برخی دانشگاهها سبب تغییرات دموگرافیک از یک سو، و تغییر رفتارهای اجتماعی اهالی از سوی دیگر شدهاست. از دیگر نمونههای شاخص این تغییر بتوان به شهرهایی چون قم اشاره کرد. شهر قم در دهههای اخیر تغییرات شگرف در نسبت مشاغل و گروههای مرجع اجتماعی تجربه کردهاستکه بخشی به خاطر احداث شهرکها و واحدهای صنعتی در این استان است. در شهرهای کوچک جنوبی هم شاهدتغییر رفتاراجتماعی ناشیاز حضور محسوس دانشجویان هستیم مثل بندر لنگه. بنابراین، یکی از عوامل موثر در تقویم شرایط زیستی شهر که در برنامهریزیها باید مد نظر باشد، نسبت تعداد دانشجو به جمعیت شهر است. و در پایش این نسبت باید به جزییات هم توجه کرد از جمله نسبت دانشجویان میهمان به دانشجویان بومی. و حتی جنس دانشگاهها. دولتی و غیر دولتی!