سلام
جوامع بشری نشانههای تقریبا ثابتی دارند. مثلا در هر جامعهای دین یا آیینی رسمی وجود دارد. در هر جامعه بشری روزهای خاصی با نامهای خاص برای مراسم خاص وجود دارد. در هر جامعهای مردم رفتار هویتمند خاص خود را دارند. شهر و جامعه مثل درخت میماند. یکی میوه میدهد، دیگری فقط سایه دارد. یکی درختچه است، و دیگر درختی به بلندای کوه! یکی میوه رنگین، دیگری میوه همرنگ خودش را دارد. یکی زود شکوفه میکند دیگر آخر از همه. حال تصور کنیم باغی داریم با تنوعی از درختان مثمر. از شروع زندهشدنشان با شروع بهار، مرتب و پشت سرهم شاهد شکوفه و جوانهزدنهای این درختان خواهیمبود. تا یکی شکوفهش میریزد آنیکی شکوفه میزند. و هریک از آنها با رنگ و نقش خاص خود. این رفتار ادامه دارد تا فصل میوهدهی. تا نوبرانه میوه اول را مزهمزه نکردهایم، درخت بعدی میوه میدهد و همینطور الی آخر تا پایان فصل میوه و شروع خواب زمستانی. چقدر زیباست این تابلو باغ درخت مثمر!
شهر مثل باغ است. اگر در شهر و دیارمان از تمام اقوام و ادیان عالم نماینده داشتهباشیم، تمام سال را با مشاهده و تجربه تکتک مراسم های دینی و ملی آنها را سپری خواهیمکرد. هریک از این مراسم چراغی خواهندبود بر بستر اجتماعی شهر که از تاریکیها کم شود و روشنیها بیشتر شوند. در یک شهر دموکراتیک همه ادیان و اقوام فرصت مییابند مراسمات خود را با شکوه و منزلت تمام برگزار کنند و همین شکوه مراسم سبب میشود جامعه به احترام آن آیین سر تعظیم فرود آورد. همین تعظیم و احترام یعنی اجتناب از خشونت. یعنی پذیرفتن دیگران. جامعه شهری متمدن چنین ویژگیهایی باید داشتهباشد.
یک روز در آن جشن کتاب برگزار میشود، روزی دیگر کارناوال سنتی فلان اقوام. در شهر دموکراتیک که فرهنگی هم هست، با عمارتها و فضاهای متنوعی روبرو هستیم که هریک نماد و مکان استقرار فکر و مشربی خاص است. تنوع این مشربها و مسلکها و قالب کالبدی آنها شهر را سرزنده میکند و نشاط و شادابی در زندگی اجتماعی را سبب میشود. در برههای از تاریخ، ما در برخی از شهرهامان این شادابی فرهنگی و آیینی را داشتهایم. مثلا در سده نوزده میلادی، در بوشهر کلیساها در کنار مساجد به مراسمات خود میپرداختند و بخاطر مدنیت حاکم بر شهر هرگز مزاحم هم نبودند. محله یهودیها و محلههای دیگر شهر تفاوتی باهم نداشتند. زندگی همه مردم به روال مالوف جریان داشت و راههایی برای شرکت اقوام و ادیان مختلف در مراسم همدیگر وجود داشت. از جمله در برخی مساجد، مثل شیخ سعدون، مکانی ویژه برای حضور یهودیان شهر وجود داشت تا آنان هم بتوانند از وعظ و گفتار شیخ بهرهمند شوند. بوشهر در آن سالها دارای سیزده نمایندگی سیاسی خارجی هم بود. شهری شاداب و بانشاط.