عمارت چهارمرتبه، پنج مرتبه و شش مرتبه!

«شهر بمبئی الحق شهر بزرگ معمور آبادی است. حالا جمعیت شهر به قدر نهصدهزار نفر می‌شود که هفتادهزار خانه دارد. جمیع شهر سبز و خرم و درخت‌های گل از قبیل هرگلی مملو از گل همه‌رنگ و میوه‌های هندوستانی از هرنوع موجود بود. میوه‌های هندوستانی ابدا در ایران یافت نمی‌شود و نیز میوه‌های ایرانی در هندوستان پیدا نمی‌شود. مثلا درخت انگور و انار و انجیر و زردآلو و سیب و سایر میوه‌جات ایرانی به هیچ‌وجه درخت آن در بمبئی نبوده و نمی‌شود. حتی درخت‌های گرمسیری ایران از قبیل مرکبات و نخیلات نیز در بمبئی پیدا نمی‌شود. هوای بمبئی بسیار گرم است و گرمای آن‌جا غیر از گرمای عربستان و گرمسیرات فارس است چرا که در گرمسیرات فارس از هر قبیل درخت میوه و انار و انگور هست و در بمبئی اصلا نمی‌شود. در خت انبه و نارگیل و موز در خانه‌ها بسیار است و درخت‌ها و گل‌هایی که در خانه‌ها و صحراها و جنگل‌های بمبئی دیده شده، ابدا در ایرای و در جنگل‌های مازندران و رشت و فارس دیده نشده‌بود. کوچه و راه را در بمبئی ترک می‌گویند. کوچه‌های وسیع که همه را ساخته‌ و شسته نموده‌اند و کنار کوچه‌ها را با سنگ تراشیده فرش نموده‌اند و عمارت‌ها را به طرز فرنگستان چهارمرتبه و پنج مرتبه و شش مرتبه بر روی هم ساخته‌اند. دکان‌ها در مرتبه تحتانی است و منزلگاه نشیمن در مرتبه‌های فوقانی و عمارت‌ها را بیشتر از سنگ تراشیده ساخته‌اند و عمارت آجری کمتر است و روی بام عمارت‌ها از سفال است. تماما مثلا ناودان آجری. و عبور و مرور مردم بیشتر با گاری و گاو و کالسکه اسبی و تراموا که کالسکه بسیاربزرگی است که با دو اسب می‌برند. ولی چرخ او در کوچه‌ها در روی خط آهن حرکت می‌کند و نیز کالسکه بخار که در بمبئی او را ریل می‌گویند، در اکثر کوچه‌ها حرکت می‌کند و مردم از محله به محله می‌روند. طول و عرض شهر بمبئی بسیار بزرگ است و محله‌ها و خانه‌ها خیلی از هم فاصله‌دار هستند- دو فرسخ و سه فرسخ، طول و عرض شهر می‌شود. باری غروب چهارشنبه را از بندر کراچی جهاز حرکت نموده، روز جمعه بعد از ظهر وارد بمبئی شدیم. با کاپیتان وداع نموده، در بگاره نشسته، به مسافت قلیلی وارد پالوده شهر شدیم. پالوده بندر جایی است که هرکسی از خارج بمبئی داخل شهر می‌شود و از شهر بمبئی می‌خواهد به دریا بنشیند، لابدا از آن‌جا باید بگذرد و وارد شود.»

بمبئی رقصِ الوان است؛ بمبئی به روایت مسافران دوره قاجار.؛ علی‌اکبر شیروانی؛ چاپ‌ هفتم؛ ‌‌۱۴۰۳؛ ص ۳۸

(توصیفی از بمبئی، چهارسال قبل از صدور فرمان مشروطیت ایران. مقایسه کنیم این شهر را مثلا با تهران یا تبریز آن موقع.)

 

 

 

 

 

کتاب مکتب خانه در ایران
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx