بابا و عریان!

در تذکره «عرفان العاشقین» بلیانی دو نکته دیگر هست که در ضمن شرح حال طاهر جصاص نیامده ولی با شخصیت وی قابل تطبیق است. یکی از آن‌ها لقب بابا و دیگری نسبت عریان است. لقب بابا را هم حمدالل مستوفی و هم پیش از وی راوندی برای طاهر به کار برده‌اند، ولی عین‌القضات آن را به کار نبرده‌است و هیچ نشانه‌ای هم در دست نیست از اینکه این لقب پیش از سلجوقیان در مناطق غرب ایران به کار رفته‌باشد. احتمالا این لقب، که معادل شیخ یا پیر بوده، از قرن ششم به بعد متداول شده‌است.

درباره عریانی طاهر نیز منابع پارسی همه خاموش‌اند. ذهبی و صفدی نیز اشاره‌ای به عریان‌بودن طاهر نکرده‌اند. فقط نویسندگان متاخر پارسی‌نویس، مانند اوحدی بلیانی و رضاقلی هدایت هستند که در این باره سخن گفته‌اند. عریانی در میان برخی از زاهدان و عقلای مجانین دیده شده‌است. اهل صفه را که الگوی صوفیه به‌شمار می‌آمدند، گفته‌اند که «بیشتر برهنه بودند و خود را در میان ریگ پنهان کرده بودندی». برخی از صوفیه در مجالس سماع برهنه می‌شدند. ابن بطوطه از یکی از اولیاءالله یاد می‌کند به نام محمد عریان که «جز یک لباس که از ناف تا پایین تنه او را می‌پوشانید (و تنوره نامیده می‌شد) چیزی بر تن نداشت». استاد وی نیز شیخ محمد عریان نام داشت. و ظاهرا او نیز تنوره می‌پوشیده‌است. در واقع علت این که این قبیل زهاد را عریان می‌خواندند نه این بوده که کاملا لخت بوده‌اند بلکه به این جهت بوده که سر و پا برهنه بودند و قلندرانه فقط لنگی یا تنوره‌ای به کمر خویش می‌بستند. می‌توان حدس زد طاهر نیز به همین وضع بوده، البته در تابستان‌ها، والا در زمستان سرد همدان می‌بایست از لباس گرمتری استفاده می‌کرده‌است که پر از شپش بوده و او به آن اعتنایی نمی‌کرده‌است. اعتنانکردن به لباس یا ترک شهرت لباس و حتی نیمه‌لخت بودن او با مشرب ملامتی او هماهنگی داشت، نه با مشرب صوفیان که خرقه یا دلق به تن می‌کردند، چنانکه حافظ گوید: «به زیر دلق ملمع کمندها دارند».

بابا طاهر؛ شرح احوال و نگاهی به آثار؛ نصرالله پورجوادی؛ انتشارات فرهنگ معاصر؛ چاپ‌ دوم؛ ۱۳۹۷؛ ‌‌ص ۸۰

(کتاب دقیق و خوبی است اندر احوالات بابا طاهر عریان. بیشتر زندگی و تطور شخصیت او را کاویده تا بحث درباره شعر و آثارش.)

 

 

کتاب مکتب خانه در ایران
0
لطفا اگر نظری دارید برای ما ارسال کنیدx