مرز ایران و عثمانی
«. . . اما تفصیل حرکت مامورین دولت عثمانی و قواعدی که در این سرحد گذارده، این است که احدی را از مکانی که خود سنور قرار داده، نمیگذارند عبور کند تا تحقیقا معرفت به احوال او به هم نرسانند. به این طریق که قراولان آنجا عابران را اعم از غریب و بومی و رعیت و سپاهی نزد سلطان خود برده، مشارالیه میپرسد که از مردم کجایی و اسمت چیست و در اینجا کارت با کیست، مراجعت میکنی یا توقف ذهاب و ایابت چندروز طول خواهدکشید. علی هذا لقیاس هرکس را فراخور مرتبهاش از احوالش جویا، اگر بهقدر خردلی در جواب سئوال تشکیکی به هم رسانند، ممکن نیست که بگذارند عبور کند، آن هم روز روشن. از هنگام غروب آفتاب تا وقت طلوع شمس عبور از آنجا به جهت احدی ممکن نیست مگر روز، آن هم به قانونی که عرض شد. اگر عبور مصلحت باشد مرخص و الا فلا. عجبتر اینکه آنها در باب عبور و مرور تبعه دولت علیه ایران این قدر گرفتهگیری کرده، معطل میکنند و خودشان علیالاتصال سربازان و سایر تبعه خود را در شهر خوی به جهت معامله و بردن آذوقه و جاسوسی فرستاده، هر روز از پنجاه نفر کمتر در خوی نیستند و مطلقا احدی مزاحم آنها نشده و نمیشود و اگر جمعیت آنها علیالغفله یک شب داخل شهر خوی شوند، احدی مطلع نمیشود، زیرا که دروازه ندارد و حصارش بهالتمام مخروبه و راه آمدوشد از همهجا باز است. باری جمعیت موجوده دولت عثمانی در این سرحد از وان به این طرف، تحقیقا، چهارهزار و دویست نفر است.»
«اسناد سیاسی ایران و عثمانی- جلد اول»؛ واحد نشر اسناد؛ دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی؛ چاپ اول؛ ۱۳۶۹؛ ص ۵۶۹
