الگوهای شهری!

الگوهای شهری!

چه می‌شود که به یک‌باره یا در طی دوره‌ای کوتاه شکل و شمایل ابنیه شهری به سمت و سویی خاص می‌رود. مثلا، در سال‌های چهل و پنجاه سده گذشته، پس از پیدایش محله یا پهنه نارمک، معابر و خیابان‌های شطرنجی در شهر شکل گرفتند که عموما پنجره‌های قدی خانه‌هایش رو به کوچه یا خیابان بود. یا در دوره‌ای نمای سنگی ساختمان مد شد و چون سنگ قیمت کمی نداشت، سنگ‌های نواری چینی الیگودرز نماهای ساختمان‌ها را پوشاندند. باز به یاد می‌آوریم چگونه موزاییک در خانه‌ها و حتی پیاده‌روهای شهر نشست و کف آجر حیاط‌های خانه‌ها که تناسب اقلیمی بیشتری با محیط داشتند از دور خارج شد. در سال‌های اخیر نماهای رومی و یونانی معماری نماهای ساختمان‌های زیادی را تغییر دادند. و خیلی مثال دیگر. شاید بشود گفت آن‌چه که سبب رونق این یا آن مصالح در ساختمان یا در شهر می‌شود منوط به قیمت مصالح، دستمزد و سهولت اجرا است. البته نه همیشه. اما در بسیاری از موارد هزینه‌های سنگینی برای نما می‌شود که فاقد ارزش معماری است. آورده‌ای برای بنا ندارد. مثل همین رومی و یونانی. چرا چنین می‌شود؟ در اغلب موارد شاهد آنیم که مردم برای خانه‌های خود و ساختمان خود خوب خرج می‌کنند ولی نتیجه آنی نیست که به ارزش‌های زیبایی‌شناسی شهر افزون کند. در مقابل در دوره‌های مشخصی شاهد معماری‌های مقبول و ساده‌ای هستیم که دارای ارزش‌های معماری هستند. مثل خانه‌های آجری دوره دوم پهلوی که نمونه‌های فراوان آن را می‌توان در طول خیابان فرصت تهران از انقلاب تا کریم‌خان زند دید.