گزارش مستند اورامان تخت, گزارش مستند از آلپ تا دماوند, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

صدو پنجاه و نهمین شب فیلم/ ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی

پنج روز قبل از یکصد و پنجاه و ‌نهمین شب فیلم خانه اردیبهشت اودلاجان، روز ملی دماوند بود. به این بهانه فرصتی شد برای تماشای مستند زیبای «از آلپ تا دماوند» از فرهاد ورهرام. اثری قوی و پرمحتوا. چنانی که تعدادی از مخاطبان پس از دیدن این فیلم اعلام کردند «تا کنون هیچ از دماوند نمی‌دانسته‌ایم!» قصه ساخته‌شدن این مستند هم داستانی دارد پر از اشک و آه. سال‌ها پیش‌در اتریش کتابی به‌نام«دماوند بلندترین کوه ایران» منتشر می‌شود که اثر کاملی از این پدیده طبیعی است. از تاریخ و اساطیر گرفته تا نقشه‌های جدید و قدیم و اکوسیستم و گیاهان و جانوران. اثر دو دانشمند اتریشی‌که آثار دیگری هم درباره ایران نوشته و منتشر کرده‌بودند. فرهاد ورهرام علاقمند می‌شود ترجمه فارسی این کتاب در ایران منتشر شود. با این باور که چنین اثر کامل و دقیق هرگز تا کنون نوشته و منتشر نشده‌است. اصل کتاب را به ایران می‌آورد و حسب انتظاری که می‌رفت، نخست به سازمان میراث فرهنگی، سپس به خیلی جاهای دیگر ازجمله، سازمان جنگل‌ها و مراتع، سازمان محیط زیست، فدراسیون کوهنوردی، و حتی بیمه البرز و کارخانه آب معدنی دماوند مراجعه می‌کندتا از انتشار این‌کتاب ناب حمایت کنند. نمی‌شود.

تیر به سنگ می‌خورد. در نهایت، یک ایرانی مقیم اتریش که تجارت کوچکی با ایران داشته، از هم‌وطنان کنگاوری، به عهده می‌گیرد هزینه انتشار کتاب را بپردازد. یک ایرانی علاقمند مقیم اتریش هم متعهد به ترجمه اثر می‌شود و کتاب در ایران چاپ می‌شود و پخش آن‌را مرکز پژوهش‌های فرهنگی به عهده می‌گیرد. ناموفق از آب درمی‌آید. در عرض یک سال حدود سی‌چهل نسخه توزیع می‌شود. مرکزپخش دیگری کتاب را تحویل می‌گیرد و مقداری می‌فروشد که پول آن را هم کامل برنمی‌گرداند. مالک کتاب خسته از این آشفته‌بازار، باقیمانده کتاب ‌را تحویل می‌گیرد و می‌برد در خانه پدری‌اش در کنگاور انبار می‌کند! حسب اتفاق، در یک حادثه طبیعی آب وارد خانه می‌شود و انبار را پر می‌کند و کتاب‌ها از بین می‌رود! ورهرام می‌گوید «تصمیم گرفتم به برکت این کتاب، مستند دماوند را بسازم. دوسال طول کشید».

آموختیم

در ابتدای نشست، یکی از مخاطبان خطاب به فرهاد ورهرام می‌گوید «من که خودم را مطلع درباره دماوند می‌دانم و در جریان جمع‌آوری اسناد و مدارک برای ثبت جهانی آن بودم، با دیدن این‌فیلم، اعتراف می‌کنم از دماوند هیچ نمی‌دانستم». محمود باویلی که کوهنورد است و در ساخت پناهگاه سیمرغ هم‌یار بوده، تاکید دارد «با تمام آشنایی‌هایی که با دماوند دارم و با صعودها به قله و گشت‌ها در میان جوامع محلی اطراف، باز، از این فیلم بسیار آموختم» او علاقمند است از زنده‌یاد بهمن شهوندی یاد کند که بانی پناهگاه سیمرغ بود و در این فیلم آن را از بالا دیدیم. او وصیت کرده‌بود پیکرش در دامنه دماوند دفت شود و به همین خاطر، پس از فوتش در کوران کرونا، با تمهیداتی در یکی از روستای «نوا» در اطراف دماوند به خاک سپرده‌شد. یکی دیگر از مخاطبان، ‌که بهمن شهوندی را عمو بهمن می‌خواند خاطراتی از مراحل ساخت و نصب پناهگاه سیمرغ را برای حاضرین گفت.

یکی از مخاطبان، معتقد است دماوند چنان در جان و روح مردم ایران رسوخ کرده که در برخی منابع تبدیل به افسانه شده و دماوند‌هایی دیگر هم در مکان‌های دیگر توصیف شده‌که انطباقی با مکان فعلی آن ندارند.

دانش تاریخی!

رویا نیساری با اظهار خوشحالی از دیدن این فیلم، از ورهرام بابت ساختن این فیلم تشکر می‌کند و می‌گوید «این فیلم باعث شد دوباره بروم درباره دماوند و ادبیات آن مطالعه کنم. ادبیات کلاسیک ما مملو از توصیف دماوند است. علاوه بر آثار بسیار مشهور مثل شاهنامه، در اشعار کسانی چون فرخی سیستانی هم این وصف و توصیف‌ها هست. در ادبیات معاصر هم همین‌طور. نشانه‌اش شعرهای بهار، نیما و دیگران». او معتقد است «شاهنامه فقط یک حماسه و شاهکار ادبی و شعری نیست، نوعی دانشنامه هم هست. در معرفی ‌و شناساندن کوه‌های ایران به‌ویژه دماوند سهم شاهنامه فوق‌العاده‌است» ازدید این‌مخاطب قصه در بندکشیدن ضحاک در کوه دماوند نمادی از روحیه استقامت و مقاومت حماسی مردم ایران در تاریخ است.فرهاد ورهرام در پاسخ به کنجکاوی یکی از مخاطبان درباره اسم مستند و نام «آلپ» در آن می‌گوید، فیلم کامل «از آلپ تا دماوند» ۹۰ دقیقه است و در آن از آلپ و ارتباط جهانی مفاهیم و نمادهای فرهنگی و تاریخی صحبت می‌شود. 

گزارش مستند اورامان تخت, گزارش مستند از آلپ تا دماوند, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

ضمن آن‌که تمام دانشمندان مورد گفتگو در فیلم اصلی «آلپ‌نشین» هستند. در فیلم نمایش داده‌شده امروز آن بخش‌ها نیست.

گفتار طولانی و درست

پدرام اکبری، ضمن استقبال از این مستند معتقد است «کم‌تر فیلمی دیده می‌شود از همان ابتدا، بلافاصله پس‌از عنوان‌بندی تا به آخر گفتار دارد، پیوسته و بدون انقطاع، ولی دقیق و بدون لکنت و اشتباه. ضمن این که در هیچ‌جا هم جمله تکراری ندارد. همه درست، علمی و به‌هم پیوسته. این یکی از بزرگ‌ترین امتیازات این مستند است». پدرام اکبری، با اشاره به شعر بهار، دماوندیه، معتقد است این شعر یک شاهکار است. 

شاعر شرایط زندگی خود و جامعه را با توسل به این «دیو سپید پای در بند» به زیبایی تمام تصویر می‌کند. در ادامه، پدرام اکبری به این نکته هم اشاره دارد که در شاهنامه، دماوند سخت‌ترین خوان از هفت‌خوانی است که رستم باید از آن بگذرد و فردوسی چه زیبا صلابت یک پدیده طبیعی را با صلابت انسانی باهم و در برابر هم به تصویر می‌کشد. تصاویری زیبا.

فرهاد ورهرام در همراهی با یکی از مخاطبان که فقر تحقیق درباره دماوند را دغدغه می‌داند، می‌گوید«در دل ادبیات و شعر ایران، اسم و وصف دماوند زیاد است ولی در حوزه تحقیق علمی، تقریبا، هیچ اثر مکتوب و درست در اختیار نداریم. تنها، شاید، گزارش کوتاه یک گروه کوهنوردی را بشود نام برد که گزارش صعود و جزئیات یخچال تخار را توضیح می‌دهد. 

در مقابل، در کشورهای اروپایی مطالعه دماوند خیلی زیاد است. در اتریش صدوپنجاه سال است که درباره دماوند تحقیق و مطالعه می‌شود و بیش از هشتاد کتاب درباره آن چاپ و منتشر شده. تمام وجوه شناختی این کوه مورد مطالعه قرار گرفته. جغرافیا، زمین‌شناسی، تاریخ، زیست‌شناسی و حتی قوم‌شناسی. جالب است که چند ده سال پیش نقشه توپوگرافی این کوه را درآورده‌اند. کروکی‌ها و طرح‌های دست‌رسم هم زیاد دارند. عجیب است آن‌ها دماوند را بیشتر می‌شناسند تا ما!»

کوهنوردی و دماوند

در مستند «از آلپ تا دماوند» متوجه می‌شویم تعدادی از نمایندگان سیاسی خارجی هم در طول اقامت خود در ایران به دماوند صعودکرده‌اند و برخی‌از آنان گزارش دقیق از وضعیت آن را نوشته‌اند. جالب است که ارتفاع قله را در آن سال‌ها، عموما دوره قاجار، محاسبه کرده و منتشر کرده‌اند. در یک مورد که ناصرالدین‌شاه در دشت لار خیمه زده‌بود و لذت دنیا را می‌برده، نماینده بریتانیا برای دیدار شاه به آن‌جا دعوت می‌شود. این نماینده وقتی دماوند را در منظر می‌بیند، علاقمند می‌شود به آن صعود کند. شاه ایران یکی دو نفر بلد محلی‌را همراه او می‌کندو این نماینده محترم به بالای قله می‌رود و بعدها گزارش آن را مکتوب می‌کند و می‌شود یکی از اسناد مطالعاتی درباره دماوند.

در ارتباط با منابع مطالعاتی، یکی از مخاطبان یادی از نصرالله کسرائیان می‌کند و آلبوم ارزشمند و حرفه‌ای او به نام «دماوند». عکس‌هایی که کسرائیان از زوایا و جهات مختلف دماوند گرفته زیبا و قابل تامل هستند.

فرهاد ورهرام، در امتداد کنجکاوی یکی از مخاطبان، می‌گوید «ما از نقاط مختلف، دماوند را عکاسی کردیم. مثلا عکس دماوند را از قم گرفتیم. از ورامین، از نطنز و از تهران و کرج و آمل و خیلی جاهای دیگر. جالب است که منظر دماوند از نقاط مختلف، هریک، ظرایف و ویژگی‌های خاص خود را دارد». یکی از مخاطبان با شنیدن حرف‌های ورهرام به نکته جالبی اشاره می‌کند: «در بسیاری از نقاط تهران، در غالب اوقات سال، هر صبح دو تا طلوع داریم. آفتاب طلوع می‌کند و ما نور را می‌بینیم. ولی خورشید وقتی پشت دماوند می‌افتد، نور قطع می‌شود تا دوباره خودش را از سایه دماوند بالا بکشد و ما طلوع دوم را ببینیم». این مخاطب از دیگران می‌خواهد این منظر ظریف را کنجکاو باشند و تجربه کنند. پدیده ویژه و جذابی است.

دماوندِ آیینی

در فیلم می‌بینیم زرتشتی‌ها مراسم آیینی خود را در دامنه دماوند برگزار می‌کنند. بنا به باورهای باستانی، برای این‌که اهریمن از زندگی مردم بیرون رود، باید غذایی‌ که اهورامزدا به فریدون‌شاه برای دفع اهریمن یاد داده، تهیه و خورده شود به نام «سدا». ترکیبی از سیر و سدا که روش‌پخت خاصی دارد. هرسال در یکی ‌از روزهای فروردین به دامن دماوند می‌روند و آن را طبخ و می‌خورند. بسیاری نیز، در برگشت، کم‌تر از یک مشت خاک دماوند را برای تبرک حماسی با خود به خانه می‌برند. جالب است که علاوه بر زرتشتیان ایران، هر سال گروهی‌از پارسیان هند هم می‌آیند و چنین مراسمی را در دامن دماوند برگزار می‌کنند.از قرار معلوم، در آیین زرتشتی چهار گاهنبار مهم در ارتباط با دماوند وجود دارد. نشان از تعلق تاریخی و باستانی مردم ایران به این «کوه سپید پای در بند».

یکی از مخاطبان که معمار است، مهندس کاوسیان، خطاب به فرهاد ورهرام می‌گوید «تقریبا در تمام فیلم های شما که عموما در باب روستا و ایلات و عشایر هستند، اشاراتی هم به زندگی و شهر می‌شود. 

مثلا در همین مستند «از آلپ تا دماوند» در انتها، از موضوع فرهنگی می‌گویید و محیط زیست و معادن و غیره. آیا علاقمند نیستید مستندهایی درباره معماری و شهر هم بسازید؟» پاسخ ورهرام کمی دیپلماتیک است: «از سال‌های هفتاد به این‌سو فیلم‌های زیادی با موضوع شهر ساخته‌شده و درآن‌ها نظرات معماران‌و شهرسازان هم مطرح شده». او اشاره می‌کند «بخشی از این مستندها را فیلم‌سازان جوان و خوش‌فکر ساخته‌اند و قابل دفاع هستند». مخاطبی ادامه می‌دهد برای آثار مرتبط با معماری و شهر سفارش‌دهنده وجود ندارد. مثلا، شنیده شده یک فیلم‌ساز صاحب‌سبک علاقمند است پرتره «وارطان هوانسیان»را بسازد.حامی ندارد».

تصویر در خدمت متن

یکی از مخاطبان به چند تصویر و سکانس جالب اشاره می‌کند و معتقد است «اگر از دید پدرام اکبری گفتار فیلم ویژگی مهم آن است، فیلم‌برداری و قاب‌های ممتاز فیلم شاهکار به شمار می‌آیند. به‌ویژه تصاویری که در پس‌زمینه آن بخش از گفتار می‌آید که باورهای مذهبی مربوط به کوه‌های به‌اصطلاح مقدس را شرح می‌دهد. تصاویر درخشان ترکیبی نور، مه و ابر و قله، بسیار گویا و موثر هستند. حتی بدون گفتار هم فضا را می‌شود ماورایی می‌بینیم» ورهرام توضیح می‌دهد گاه برای گرفتن یک تصویر چهار روز در کنار دماوند منتظر مانده‌اند تا ترکیبی از نور و قله و ابر و مهرا که  لازم دارند شکل بگیرد. می‌گوید «وقتی ترکیب شکل می‌گرفت باید فوری شکارش می‌کردیم. می‌دانید که در باور اهالی جوامع اطراف، دماوند دیوانه است و در لحظه ممکن است تمام صحنه عوض شود و فرصت از بین برود».

 

گزارش مستند اورامان تخت, گزارش مستند از آلپ تا دماوند, موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان

مخاطب دیگری به قاب عکسی اشاره می‌کند که آتشدان زرتشتی در دید اول و منظر دماوند در پس‌زمینه است. این‌ها از ظرایف تصویری فیلم هستند. در کنار این‌ها، به گفته یکی‌از مخاطبان، اشاره به سابقه کوهنوردی ایرانیان در صعود به قله دماوند هم بسیار خوب و بجا بود چون در اوایل فیلم گزارش نقریبا کاملی از صعود اروپاییان به دماوند در قرن ۱۹ وجود دارد و مخاطب حسرت حضور ایرانیان را دارد. به ویژه اشاره به صعود سردار صادق‌خان که همراه با یادداشت‌ها وگزارش اواز وضعیت دماوند و ویژگی‌های آن است. در مجموع، فیلم توانسته اطلاعات بسیار مغتنم و تازه به مخاطب بدهد. آن هم در قالب زبان سینمایی نه گزارش تلویزیونی. خوب بود