خداحافظ دختر شیرازی

در سینما، زیباترین درون‌مایه، عشق است. روایت عشق، البته، به این سادگی نیست. برخی اوقات روایت عشق تبدیل به قصه‌های کاریکاتوری می‌شود. روایت عشق، قطعا، از جنس سهل‌وممتنع است. در ظاهر ساده است ولی وقتی واردش می‌شوی، متوجه می‌شوی «که عشق آسان نمود اول/ ولی افتاد مشکل‌ها».
فیلم «خداحافظ دختر شیرازی» از بسیار معدود فیلم‌های ایرانی است که قصه عشق شبنم و نسیم را بدون لکنت، خیلی ساده و راحت بیان می‌کند. عشقی در یک خانه. نسیم شیرازی است، نسیم آبادانی؛ و حالا هردو در تهران هستند. در یک خانه. در این فیلم، عنصر «خانه» تبدیل به یک جایگاه امن و سرپناه مطمئن می‌شود، هم‌چون جسمی جاندار که کاملا عامدانه، با حال‌وهوای آدم‌های آن رنگ‌وروی سرخوردگی و سرزندگی به خود می‌گیرد. وقتی در خانه عشق جاری است، خانه هم شاداب و سرحال است و وقتی اوضاع برمی‌گردد، شادابی لازم را ندارد، اما در مجموع، امید و نور است که غالب می‌شود و گلدان و گل و گیاه را در پس زمینه می‌بینیم که به خانه روح زندگی می‌بخشد.
بسیاری معتقد هستند «خداحافظ دختر شیرازی» بهترین فیلم افشین هاشمی در مقام کارگردان است. در جشنواره‌ها هم اقبال خوبی از آن شده. ببینیمش!

تاریخ : ۱۶-۴-۱۴۰۴ساعت ۱۶
مکان: خانه اردیبهشت اودلاجان

ابراهیم قنبری