سلام
گفته میشود، و قرین به حقیقت است که در معماری ایران، تا دوره صفوی، میدان وجود ندارد. نقشههایی که از شهرهای تاریخی، کم و بیش در دست است، فضایی به شکل و نام میدان دیده نمیشود. این در حالی است که در تمدن رومی و یونانی، میدان عنصر اصلی شهر است. اما موضوع بحث ما ایران و روم نیست. موضوع این است مردم برای اطلاع از حال و روز خود و کشور در کجا جمع میشدند؟ در روزگاری که نه روزنامه بود نه رادیو و هر فرمان یا اتفاق را باید جارچیها به مردم خبر میدادند، مردم کجا برای شنیدن این فرمان یا خبر جمع میشدند. ممکن است گفته شود در مساجد. پیروان ادیان دیگر چه میکردند؟ میآمدند مسجد؟ بگذریم در طول تاریخ تفرق بسیاری بین فرق مذهبی بوده و هر فرقه و قوم و حتی هر خاندان بزرگ مسجد و معبد خاص خودرا داشته. بنابراین مساله اجتماع مردم در شهرهای تاریخی موضوع قابل تاملی است و اگر فرض بر این باشد که بالاخره مردم دور هم جمع میشدند و از خبرها و فرمانها مطلع میشدند پس باید ببینیم کجا؟ در اینجا است که پرسش اصلی مطرح میشود و تکانی در کلیشههای ذهنی ما به وجود میآورد. آیا محل تجمع مردم که ما فعلا میدان و میدانگاه مینامیم باید به شکل دایره و مربعمستطیل باشد؟ چرا معماران و شهرسازان فکر میکنند در طراحی یک شهر یا روستا، اگر دایرهای یا مربع مستطیلی بکشند که از چند سو دسترسی دارد، تبدیل به مرکز تجمع مردم میشود؟
آیا اجتماع یا تفرق مردم منوط به شکل مکان است؟ بیایید با یک مثال دیگر به موضوع نگاه کنیم. در شهر، در تمام مناطق، دستفروش یا کاسب دورهگردی را میبینیم که در جایی بساط کرده، مامور شهرداری سرمیرسد و او را از آنجا بیرون میکند. پس از اینکه مامور رفت، دستفروش دوباره به همان نقطه برمیگردد. چرا؟ چون او میداند در کدام نقطه میتواند کاسبی کند. او قدر مکان را بهتر از من و شما میداند. این را در عرف معماری «شان مکان» مینامند. یعنی هر مکان برای خود شانی دارد. حالا، شان مکان اجازه میدهد ما در هر بقطه شهر که بخواهیم بیاییم میدان تعریف کنیم؟ آیا شان میدان انقلاب با میدان شوش یکی است؟ آیا ظرفیت و شان میدان آزادی را با میدان هفتحوض میتوان یکی کرد؟ پرسشهای دیگر هم هست: آیا مردم عادی اگر در اعتراض یا تایید امری بخواهند جمع شوند، مثل تظاهرات و اجتماعات دولتی، به میدان آزادی میروند؟ چرا در سالهای جنبش ملیشدن نفت بهارستان تبدیل به مقصد تمام میتینگها میشود؟ چرا میدان مخبرالدوله چنین نقشی پیدا نمیکند؟ اگر مساله فقط جمعشدن در یک فضای تعریفشده است، چرا مردم در امجدیه جمع نمیشدند؟ مساله ساده است، هر مکان شانی دارد. در سدههای گذشتههم مردم دور هم جمع میشدند ولی نه لزوما در میدانی دایرهای یا مستطیلی. کجا؟